آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

آوای دلنشین

عکسهای آتلیه نوزادی تا 3 سالگی و خاطرات اونها

1393/9/24 11:45
نویسنده : مدیر
26,988 بازدید
اشتراک گذاری

همونطوری که گفتم می خوام این پستو اختصاص بدم به مروری از عکسای آتلیه ات از ابتدا و نوزادی تا حالا وقتی نیگاشون می کنم دلم غش میره برات روند بزرگ و بزرگ تر شدنت چقدر زیباست و چقدر هر روز و هر ثانیه داری ما رو نسبت به خودت عاشق تر می کنی متنظر

این پست میشه یه پست آتلیه شناسی هم باشه چون ما بیشتر اتلیه های معروف تهرانو رفتیم خنده

اولین آتلیه، آتلیه فیلیک... واسه بار اول که می خواستم ببرمت آتلیه 4 ماه بیشتر نداشتی و تازه فکر می کردم چقدر زوده واسه آتلیه رفتن و عکس گرفتن اما بعداً فهمیدم تازه دیرم اقدام کردم زبان شروع به سرچ تو اینترنت کردم و نمونه کارهای اتلیه های مختلف رو دیدم و از آتلیه فلیک از همه بیشتر خوشم اومد حقا که کارش تو عکسای نوزادی بی نظیر بوده و هست البته به نسبت بقیه جاها قیمتشم یکم بیشتر بود. توی اون سن بسیااااااار عالی باهامون همکاری کردی وقتی عکاس گذاشتت رو این تشک و تا بهت گفت سلام از خنده ریسه رفتی عکاسه کللللللللی خوشش اومده بود و گفت وای چه بچه خوش اخلاقی اما قسمت بدش وقتی بود که می خواستیم ازت عکس خواب بگیریم من و باباشهاب قریب به 30 تا 45 دقیقه تو رو توی پتو تاب دادیم بلکه بخوابی اما نشد که نشد بدبوخنده

 

 

4 ماهگی:

این ست آتلیه رو خودم سفارش داده بودم برات ببافن و کلی تو آتلیه هم ازش تعریف کردنچشمک

این لباس و کلاه و البته پاپوشم داشت که تو عکس نیست برات سفارش دادم بافتن خیلی خوشگل شده بود:

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

خوب آتلیه بعدی که رفتیم به مناسب تولد 1 سالگیت می خواستیم عکس بگیریم که چون من می خواستم رو تزیینات تولدت کار بشه از عکسا، دو ماه زودتر یعنی 10 ماهگی رفتیم واسه عکاسی... آتلیه ای که این بار انتخاب کردم آتلیه سها بود که خوب جزو یکی از اتلیه های خوب و مطرح در زمینه کودکه و کارشم خوبه و ما که از عکسامون راضی بودیم مدل ها و دکورها و نورپردازی و کیفیت چاپ همگی خوب بودن.

این بار کارمون به نسبت آتلیه قبلی سخت تر بود چون دیگه شیطون شده بودی و چهاردست و پا راه افتادی بودی می خواستی به همه چیز دست بزنی و یه جا بند نمیشدی گیج ولی خدا رو شکر همچنان خوش خنده واسه همین تونستیم ازت عکسای خوبی بگیریم.

این آتلیه رو من و باباشهاب و خاله شمیم همراهت بودیم.

 

10 ماهگی:

واسه این عکس خودم همش رژ میزدم و بوست می کردم آخه بعضیا فکر می کنن فتوشاپه خنده

تم تولدت کفشدوزکی بود و این عکسم به همون مناسب و ترکیب رنگ گرفتیم:

این دستمال سرتو خیلی دوست داشتم خودم وقتی دختر بودم از لبنان خریده بودم اما تو آنتالیا گمش کردی گریه:

ای جووووونم من عااااشق این عکستم:

ایده این عکس ماله خود بابا شهاب بود که همه خیلی خوششون اومده بود:

یه تعدادی هم عکس سه تایی انداختیم که فقط همین عکسو اونم ادیت شده می تونم بذارم:

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

و اما آتلیه بعدی که انتخاب کردم آتلیه کاج بود که به مناسبت گرفتن عکس شب یلدا و کریسمس سال 91 رفتیم و قرار بود از هر کدوم یکی بگیریم فقط! اما آخرش دلم نیومد و دو تا عکس دیگم ظاهر کردیم زبان

عکسای کاجم خیلی عالی بود و شیک من که راضی بودمزیبا مخصوصا گیفتای لیتی که میده خیلی حال میده حتی به ازای چاپ یک عکس راضی

 

1 سال و 1 ماهگی:

 بقیه عکسا تو ادامه مطلب ....

و اما آتلیه بعدی رو واسه عکس انداختن با سفره هفت سین می خواستم و می خواستم رو تقویم رومیزیت کار کنم و از اونجایی که دیر اقدام کردم بیشتر آتلیه ها وقتشون پر بود و رفتیم آتلیه آنامد و چون آتلیه کودک نبود سبکش متفاوت بود اصلا.... نورپردازیش واسه عکسای فشنی بود و کمی تاریک ولی عکس اولیتو دوست  اما دومیه اینقدر بد بود و سفره هفت سینش زشت که مجبور شدم آخرش با فتوشاپ بندازمت رو یه سفره دیگه و رو تقویم چاپ کنم خنده

این آتلیه رو من و خاله شمیم بردیمت و بعدشم قرار بود تو رو ببریم سرزمین عجایب چون نزدیک اونجا بود واااااااااااااای که سر همین دو تا عکس چقققققققققققدر انرژی ازمون گرفتی و گریه کردی و پدرمونو درآوردیبدبو

 

1 سال و 4 ماهگی:

اینم عکس فتوشاپیش خندونک:

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

آتلیه بعدی به مناسب تولد دو سالگیت بود که دوباره رفتیم آتلیه کاج چون تم تولد دو سالگیت زنبوری بود دوست داشتم کیکی که باهاش عکس میگیری زرد باشه اما آتلیه گفت نداریم منم قبل از رفتن رفتم شیرینی فروشی لادن که نزدیکشه یه کیک زرد گرفتم و بردم خندونک بعد از آتلیه هم رفتیم خونه مامان جوون خوردیمش زبان

این بار دست تنها رفتم موقع عکس گرفتن که اصلا همکاری نکردی و عکسا اونجوری که می خواستم در نیومد اما وااااااااااای چی بگم از زمان انتخاب عکسا که سررررررررررررررویسم کردی اینقدر گریه و اذیت کردی و کل اتلیه رو ریخته بودی به هم یه آبسردکن اونجا بود همشم با اون بازی می کردی آخرش یکی از کارمندای اونجا اومد بردت بدبو

خلاصه اینکه می خواستم بدونی پشت اینهمه عکسای خوشمل و ژیگول میگول و تر تمیز دهن چه کسایی که سرویس نشدده قه قهه

 

2 سالگی:

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

آتلیه بعدی که رفتیم به مناسب شب یلدا و کریسمس سال 92 بود و رفتیم آتلیه پاپا که محل کار من نزدیک بود رفتم نمونه کاراشو دیدم بد نبود دکوراش و عکاسشون خوب بود اما از نورپردازیشون خوشم نیومد عکساش به روشنی کاج و سها نبود اما اینم تجربه ای بود واسه خودش چشمک

 

2 سال و 1 ماهگی:

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

اینام عکساییه که تو مهد ازت گرفتن دیگه بعد از مهد رفتن آتلیه کمتر میریم چون خودشون هر سال تو چهارفصل عید و تابستون و یلدا و زمستون عکاس میارن مهد و ازتون عکس میگیرن هرچند اونا خوب مثل ما وقت نمیذارن که عکسا خوب در بیاد اما خوب از هیچی بهتره و یادگاری میمونه براتون چشمک

 

2 سال و 3 ماهگی:

 

2 سال و 5 ماهگی:

 

جریان این عکسای مهدم که قبلا تو وبلاگت تعریف کردم خلاصه بگم که دو تا عکس اول واسه روزی بود که من اشتباها روز عکاسی رو نفهمیده بودم و لباس مناسب نذاشته بودم برات و عکس سومی هم که واسه روز بعدشه که تو اصلا همکاری نکردی و قیافه ات تو عکس گویای همه چیز هست سکوت

 

2 سال و 9 ماهگی:

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------

دو تا عکس بعدی ماله آتلیه یاقوت تو میرداماده که نت برگ تخفیف گذاشته بود و منم همینجوری بردمت عکس بگیری خندونک اینجارم تنهایی بردمت و چون اونجا جا پارک نداشت از مهد بردت داشتم و رفتیم اونجا و با تاکسی برگشتیم ماشینو از تو پارکینگ بانک برداشتیم واسه همین خیلی سخت بود بی حوصله

 

2 سال و 9 ماهگی:

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

و آخرین آتلیه آتلیه آسمان هست که رفتیم و به مناسبت عکسای 3 سالگیت و تولدت که تمش کیتی بود... از این آتلیه هم خیلی راضی بودم کاراش و دکوراش تک بود و نورپردازی و چاپشم خوب بود فقط چون دکورای خوشگلش بیشترشون ستاره دار بود و 30 درصد گرون تر و عکسای ترکیبیش مثل عکس اول قیمتش با تعداد حالتها میرفت بالا قیمتاش به نسبت جاهای دیگه گرون تر درمیومد اینجا رو هم من و تو تنهایی رفتیم اونم بعد از کار و دیگه خیییییییییلی عکس گرفتن ازت سخت شده آخرشم نتونستم یه عکسی که باب دلم بود و کمی لبخند رو لبت باشه با کیکه ازت بگیرم با هزار تا وعده پارک و اینا می خواستم رو دکور نگهت دارم ولی آخرشم همش باید به زور از دم در میاوردمت اینور خنده بعد از آتلیه هم چون بهت قول داده بود با کلی خستگی رفتیم پارک سر کوچه آتلیه و بازی کردی دیگه داشتم میمردم از خستگی خسته

 

3 سالگی:

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

و در آخر آخرین آتلیه ای که رفتیم آتلیه کفشدوزک بود که اونم تو نت برگ تخفیف گذاشته بود و رفتیم تا من و تو دوتایی با لباسای ستمون عکس مادر و دختری بگیریم (منظورم همون لباسایی که تو تولد 3 سالگیت ست هم پوشیده بودیم) این اتلیه هم بد نبود برخوردشون خیلی خوب بود و عکاس خانومش که از ما عکس گرفت با حوصله، اما از نورپردازیش و نور عکسا خیلی خوشم نیومد چون لباسامون که صورتیه کمرنگ بود تو عکس بیشتر سفید افتاده بود اینجا رو چون جا پارک نداشت بابا شهاب رسوندمون اما موند تو ماشین و واااااااااااااای چی بگم که تو چقققققققدر اذیت کردی و اصلا همکاری نکردی و چون منم از سرکار اومده بودم خیلی خسته بودم و رسما می تونم بگم جنازه ام از اتلیه اومد بیرون خنده اما بازم به نسبت عکسامون بد نشد که البته نمی تونم الان بذارم اینجا عکساشو چشمک

خلاصه اینکه جدیدا عکس گرفتن ازت خیلی سخت شده و وقتی از آتلیه میام بیرون از شدت فعالیت و بدو بدو و حرص و جوش خیس عرق شدم خنده

نظرات (56)

مامان فتانه
25 آذر 93 14:01
واااااااااووووووووووووو عالیییییی بودن عکس ها...اصلا نمیشه گفت کدوم بهتره...خیلی ناز شده عکسا
مامان آنیل
25 آذر 93 14:12
عکسای قشنگی بودن خدا دختر گل تونو براتون حفظ کنه
سار ا
25 آذر 93 14:17
سلام من همیشه وب آوای ناز چک میکنم عاشق اینم ک بهترین وبلاگ داری مامان صفورا و واقعا ب این همه سلیقه و عشق مادریتان تبریک میگم لطفا رمز بدین قبلا هم خاستم اما نزاشتید .ممنونم .لطفا بگید لباش تولد سه سالگی آوا جون چجور تهیه کردید بازم تشکر ------------------------------------------------------------------------------- عزیزم خیاط براش دوخته
♥دختری با نگاهی متفاوت♥
25 آذر 93 15:11
سلـــــــــامــــ صفـورآآآآآ جـونـمــــــــ چطـوری عسیسـمـــــــــ؟خـودتــُ آوا بهتـر شـدیــد؟ وآآآآی چقـدر زود آوآآآآ بـزرگــ شـــد انگـار همیـن دیـروز بـود عکـس 4 مـاهگیـشُ بـا اون ستـــ بـافتـنــی قشنگـش گـذاشتـی و مـن کلـی قـربـون صـدقـه اش میـرفتـمــــــــ و حـالــا آوا 3 سـالُ 1 مـاهـُ 9 روزِ شــدهـ چقـدر زود سپـردی شـــد ممنـون صفـورآآآ جـونمــــ بـابتــ عکســـآآآآ کـه زحمتــ کشیـدی و بـا حـوصلـه تمـومـشُ گـذاشتــی مـواظـبــ خـودتـون بـاشیـــدبـــــــــــــــــــــوس
زینب
25 آذر 93 15:24
همه عکسات عالی بودند.مرسی آپ کردی‌ ای کاش رمز اون آتلیه ای که دوتای عکس انداحتی بدی که دوست دارم ببینمت
زینب
25 آذر 93 16:44
تو که رمز وبلاگتو داری میشه بدی من فقط‌‌ میخوام عکساتو ببینم همین نظر نمیدم خواهش میکنم توروخدا جون هر کی که دوست داری بده دیگه وقتی میرم توی وبلاگ آرمیتا نمیدونم عکساتو ببینم انقدر غصه میخورم که آرمیتا رو مثل آوا دوست دارم دلتنگ آرمیتام
رها
25 آذر 93 17:43
ای جونم عزیزممممممممممممم ایشالله عکسهای عروسیت ..
رویا
25 آذر 93 17:52
عزیزم عکسات یکی از یکی نازتر ... البته که وجود خودت نازشون کرده
♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
25 آذر 93 18:30
سلام عزیزم وایخیلی عکساتون زیبا وعالی بود البته با وجود فرشته خوشگل ونازنین چون آوا جون باعث تعجب نیست خوش عکس کوچولو میبوسمت
بهار
25 آذر 93 19:39
واقعن همه عکسهای اوا جون خوشگل و قشنگ بودن . فیلیک برای سن نوزادی محشره ولی توی سن الان که غزل برده بودم راستش اونقدرها راضی نبودم یعنی نسبت به انتظار فوق العاده ای که بهشون داشتم الان که عکسهای اوا جونو می بینم کارهای اسمان هم خیلی قشنگه -------------------------------------------------------------------------------- ممنونم عزیزم آره فیلیک کارهای نوزادیش خوبه کودکش معمولیه
مامان مهرناز
25 آذر 93 22:14
مرسی همگی قشنگ عالی وخاطره انگیز بودن بچه ها چقدر زود بزرگ میشن ان شالله عکسای اتلیه ی عروسییییییش
مامان بهی
26 آذر 93 7:23
مباركت باشه عزيزم عكس هاي خوشگلت
مریم
26 آذر 93 8:00
صفورا جون دوست خوبم ازت ممنونم که همه عکسای آتلیه رو یکجا گذاشتی . آخه من عاشق تک تک عکساش بودم و همیشه می بایست پست به پست نگاه میکردم . عاشق تک تک عکساش هستم . بووووووووووووووووووووووووس برای آوا جونی
مریم
26 آذر 93 8:24
صفورا عزیزم عاشق نوشته هاتم که با عشق مینویسی از ته دلت مینویسی همه این عکس ها برای منم یادگاری بود با دیدنش کلی خاطره که میامد تو وبت وا با دیدن هر عکسی قربون صدقش مرفتم عزیزم الهی همیشه به شادی باشیند
مامانی هیما
26 آذر 93 11:03
ماشااله به این دخمل که هر روز خوشگل تر میشه
مامان سوده
26 آذر 93 11:12
عزیز دل خاله ماشااالله تو همه عکسها خوشگل و عزیز هستی گلم.صفورا جان خسته نباشی عزیزم...
مامان سوده
26 آذر 93 11:16
تمام عکسها زیبا هستن .اما من عااااااشق عکسهای دو سال و نه ماهگی هستم همون عکسهای کلاه دار...صفورا من عاشق جذابیتی هستم که تو چشمهای اوا هست .کلا یک جذابیت خاصی تو چشمهاش هست همراه کمی شیطنت کودکانه...فدای دختر گلم بشم من.خیلی دوستش دارم.انشاالله خدا حفظش کنه.
محبوبه مامان الینا
26 آذر 93 12:54
واقعا لذت بردم از دیدن عکسهای خوشگل خانوم.آخی چقدر کوشولو بودی آوا جونی
مامان الینا و ابجی انا
26 آذر 93 13:27
عکسا عالی بود اما دیگه جوابمونو نمی دی اما می دونم خوب وقت نمی کنی بازم ممنون اوا جون خیلی دوست دارم عجیجم به ما هم سر بزنید خوش حال می شم ------------------------------------------------------------------- ببخشید واقعا نمیرسم جواب همه کامنتا رو بدم عزیزم
مامان بهار
26 آذر 93 14:22
وای چه عکسهای نازی داری عزیزم هزارماشاله آواجون هر روز خوشگلتر و نازتر میشه.خیلی خیلی عکسهات قشنگ بود و کلی کیف کردیم.
maedeh
26 آذر 93 18:18
Ey jonam khili poste ghashango zibaii bod koli lezat bordam azizam
لیلا
26 آذر 93 20:34
عززززززززززززززززززززززززززززززززززززززیزم عکسای آتلیه سه سالگیش عالین.عسیسم
افسون
27 آذر 93 0:26
سلام عزیزم . وای ! ماشالله ! چقدر این دخمل نازه ! چقدر عکساش خوشگلن . ایشالله همیشه تندرست و شاد باشه در کنار پدر و مادرش . دخملی ناز رو ببوسین .
mamani
27 آذر 93 9:50
Vaaaai kheili naaaz budan, didane hameh axa ye ja kheili khoob bud, joda joda ke dideh budim, merciiii rasti man ba manzi ke gozashte budi ghablan baram nemitunam vared sham !!! ageh eshtebah nakonam az bad az poste soghatia bud... baghie postaro hamishe donbal mikonam shaad o salamat bashin. boos vaseh ava jooooonam
bahar
27 آذر 93 10:47
aziiiiiizaaaaaaaaaaaaam..axash kheyli naze safora joon..khososa axaye atolie soa onja k khalkhali poshide ..ashegheshoon shoodam..avaye aziizamoo beboos
سپیده
27 آذر 93 12:02
بسیار پست متفاوت و زیبایی بود
کلبه رنگارنگ
27 آذر 93 19:31
فوق العاده بوووووووووووووووووود.............دلم ضعف رفت.... عکس نوزادی سیاه سفیده خیلی نازه......یکی از یکی قشنگ تر.... امیدوارم عکس فارغ التحصیلی و عروسی اوا جون رو بینم یه روز... اوا باید به همچین پدر و مادری افتخار کنه......که لحظه لحظه بهترین دوران زندگیش رو دارن ارشیو میکنن
سمیه (آبجی حنانه و محمدسبحان)
28 آذر 93 0:42
سلام صفورا جوووون! خوبی؟ من انقدر این پستهای مروریت رو دوس دارم. وقتی اولین های آوا رو هم گذاشته بودی کلی با خوندن و دیدن عکسها لذت بردم. الان با دیدن این پست ، باز هم حسابی لذت بردم. مرسی که این همه برای آوا وقت میذاری. من خودمم داداش و آبجیمو یکبار تا الان بردمشون آتلیه و توی اون یکبار خیلی خستم کردن. خلاصه خیلی مامان خوب و زحمتکشی هستی برای آوا. دستت درد نکنه. ایشالا آوا بزرگ که شد با موفقیت هاش تو زندگی و درسش جبران این همه زحمات و محبتاتو میکنه قطعا... بقیه ی پستاتونم که میخونم همیشه و همشون عالیه عالیننننن عزیزم راستی پیشاپیش یلدا رو هم بهت تبریک میگم شب خوبی داشته باشی صفورا جون ببوس آوا رو...
سپیده عمه آریانا
29 آذر 93 11:03
به به چه عکسهای آتلیه ای زیبایی . کلی از دیدن تک تکشون لذت بردم . قربون دخملی ناز بشم . 1000 ماشااله . بوووووووووووووووووووووووس به روی ماه آوا گلی . انشااله همیشه شاهد عکسهای زیبای آوای نازم باشیم
مامان امیر حسین
29 آذر 93 20:03
مثل همیشه 20 مامانی رمز
زینب
30 آذر 93 1:04
من اینساگرام دارمs_h1370خوشحال میشم بیای من با عکسها عکس درست میکنم اگه خوش اومد‌ میتونی بهم بگی با اجازه چندتا از عکسهای آوا گلی برمیدارم تا عکس درست کنم بذارم توی اینساگرامم که بتونی ببینی و ممنون میشم تبلیغ کنی
✿ آناهیتا مامانیه آرمیتا ✿
30 آذر 93 2:44
عااالي بود
♥دختری با نگاهی متفاوت♥
30 آذر 93 13:37
بدو که روز کوتاهه / پاییز آخر راهه هندونه رو آوردی ؟ / جوجه هاتوشمردی ؟ زمستون میشه فردا / مبارک باشه یلدا
♥دختری با نگاهی متفاوت♥
1 دی 93 14:20
و مـن چقـدر خـوشحـالـمــــ اسـمـــ "صفورا مامان آوا" رو صفـحه ورودیـمـــ بـــه چـشـمــــ میـخـورهــ
♥دختری با نگاهی متفاوت♥
1 دی 93 14:40
فـداتـــ شـمــــــ صفـورآآآ جـآن شمــا لیـآقتـــون در دوستـی بیشتـر از ایـن چیـزاستـــــــــــ
مامان آنيسا
1 دی 93 17:36
مامان حبه قند
2 دی 93 3:08
خیلی کار خوبی میکنی صفورا جون واقعا با اینکه آتلیه بردن بچه ها سخته اما شیرینیش بدل میشینه
زینب
2 دی 93 5:59
صفورا جونم آپ نمیکنی دوباره‌ دلتنگ شدم.
مامي مينا
2 دی 93 12:07
صفورا جون عكسها عاالي بودن. منم سامو فليك بردم اما چون دكور نداره براي نوزادي مناسبه. سها رو تعريفشو شنيدم اما نرفتم. اوا جون كه مدليه واسه خودش
ابجی انا مامان الینا بابا محمد
3 دی 93 12:50
خاله صفورا من فردا تولدمه 1 روزه می تونی درست کنی واسم --------------------------------------------------------------------------- نه گلم
فرانک
3 دی 93 15:04
عکس های اتلیه عالی عالی بودن دست مامان صفورا درد نکنه وقتی بزرگ شدی خیلی باید از مامانت تشکر کنی و قدر دان زحمتاش باشی گل دختر
زینب
5 دی 93 16:47
پست جدید بذار دل تنگ شدم
♥دختری با نگاهی متفاوت♥
7 دی 93 9:41
صفـورآآآآآ جـونمـــــــــــ کجـــآآآیــی؟؟؟؟؟؟
♥دختری با نگاهی متفاوت♥
7 دی 93 9:45
صفـورآآآ جـونـمـــ کـریسمـس بـا کمـی تــاخیــر مبــآآآرکــــــ اینـمـــ دوتـا عکـس فتــوشـاپـــ بـه مـناسبتــ کـرسـیمـس http://www.axgig.com/images/00658866045932423465.png http://www.axgig.com/images/57744801860582200906.png
مریم
8 دی 93 8:54
صفورا جوووون غیبتت طولانی و غیرموجه شده ..... نگرانتیم ......... با خبرای خوب و خوش بیا .....
مامان مهدیس
8 دی 93 11:37
سلام چه عکسای نازی کلی خاطرست واسش عزیزم من با افتخار شما رو لینک کردم
بهناز خانومی
9 دی 93 11:52
واقعا لذت بردم صفورای عزیزم و مهربون
عمه فروغ
9 دی 93 11:52
اي جونم چه کوچولوي نازي خدا حافظت باشه عزيزم ان شاا.. هميشه شاد باشي عکس هات فوق العاده هست عزيزم. به ما هم سر بزنيد خوشحال ميشم اگه مايليد تا همديگر رو لينک کنيم من رو هم خبر دار کنيد
♥مرجان مامان آران و باران♥
18 دی 93 13:05
وای خدا چقدر خوردنی و نازززه عکسا عالی بود صفورا جونمممم
بابای آرمـان
22 دی 93 16:54
سلام خدا حفظش کنه براتون
bahar
24 دی 93 22:03
سلام صفورا جوون..چرا جدیدا پستاتون رمز داره؟ما که خواننده همیشگی وبلاگتونیم پس چی؟
ستارگان آسمان من
29 دی 93 0:01
سلام...من خیلی وبلاگتون رو دوست دارم...پست ها که رمزی شده خیلی ناراحتم... اگه ممکنه رمزتون رو داشته باشم...پستهای منم رمز داره اگر خواستین براتون میزارم
neda1349
1 بهمن 93 13:58
واي صفورا جونم چه حوصله اي دعا كن منم بتونم براي زهرا همچنين وبلاگي درست كنم اوا چقدر ناز شده توي عسكهاش ناز هست از طرف من ببوسش صفورا جان به ما سر بزن
مامان بهار
6 بهمن 93 16:06
سلام مامان صفورا.... چرا همه پستها رو رمز دارکردید؟؟؟؟؟؟ پس ماچی؟؟؟؟؟؟؟ اسم دختر منم آواست برای همین به چندتا آوا سرمیزنم .مخصوصا آوای شما که هم خیلی نازو خوسگله هم مامان با سلیقه داره. لطفا ما رو هم توی پستهای جدید شریک کنید.
نفس :)
21 بهمن 93 19:00
میشه رمزتونو داشته باشم؟ اگ میشه ایمیل کن واسم ،همیشه میخوندمتون ،ولی از وقتی رمز گذاشتین نمیشه دیگه
مهسا
11 اردیبهشت 94 14:00
سلام صفورا خانم من در نی نی وبلاگ گالری سیسمونی زدم خوش حال میشم با اجازه خودتون و اسم وبلاگ و ادرسش سیسمونی اوا جان را در وبلاگ خود گذاشته به عنوان نمونه کار اگر اجازه میدهید لطفا به وبلاگ من خبر دهید ممنون