سلامی دوباره بعد مدت ها
بعد از مدت ها دوباره برگشتم تا بنویسم از خاطرات زیبای تو دخترم که حالا برای خودت خانومی شدی دیگه از مهر داری میری مدرسه پیش دبستانی و به زودی خودت خوندن و نوشتن یاد میگیری و می تونی هم بیای خاطرات قبلیتو بخونی و هم شاید اگر دوست داشتی ادامه بدی
مدت هاس نیومدم اینجا بنویسم و انگار خیلی چیزا تو این مدت عوض شده. ظاهرا حجم عکسا رو دیگه نیازی نیست کم کنیم که ای کاش از اول همینطور بود اون وقت کسایی مثل من تنبلی نمیکردن و وبلاگ رو تعطیل کنن
خوب از کجا شروع کنم و چیا رو تعریف کنم برات خیلی سخته
هر چند دوست ندارم با خبرای بد شروع کنم اما باید بگم مهمترین خبر این روزهای ما فوت آقاجونه که حدود یک ماه پیش اتفاق افتاد باید بشناسی پدربزرگتو که چه آدم بزرگی بود و تمام زندگیشو وقف کمک به مردم کشورش کرد هرچند اون چیزی که آرزوشو داشت و خوشبختی مردم ایران بود رو بهش نرسید برای همینم خونه نشین شد و برای همیشه از سیاست کناره گیری کرد بگذریم بزرگ که بشی در مورد سرچ کنی بیشتر می تونی بشناسی پدربزرگتو اما اینا رو گفتم تا بدونی ما به عنوان فرزندان اون آدم بزرگ باید یاد بگیر بخاطر منافع و مصالح شخصیمون جلوی هر کس و ناکسی سر خم نکنیم و عزتمونو که بزرگترین چیزیه که تو زندگی داریم به راحتی خرج این دنیامون نکنیم همونطور که جد بزرگوارت نکرد.
آیت الله علی اصغر مروارید