نوروز 96 و سفرنامه دبی
سلام دوباره به تو دختر زیبای خودم
متاسفانه مجبورم خاطرات این چند وقتو یکم پس و پیش بنویسم و لا به لایه اتفاقات جدید یه گذری به اتفاقات از دست رفته هم داشته باشیم اما مطمئنم سال ها بعد که شاید این خاطرات رو بخونی اونطور به چشمت نمیاد
خوب این نوروز سال 96:
مسافرتمون به دبی و هتل گلوریا با مامان جون اینا:
دبی مال:
شهربازی سیتی سنتر:
بازم دبی مال:
جمیرا بیچ:
ماست بستنی عشق شمیم فک کنم اینجام سیتی سنتره شایدم دبی ماله دقیق یادم نیست :
پارک آبی یاس تو ابوظبی که خیلی خیلی دوست داشتی بخصوص تو قسمت موج های مصنوعیش و تا مدت ها بعد می گفتی من فقط دوست دارم برم ابوظبی مسافرت :
اینجا دقیقا همون استخر موج داره مورد علاقه ات بود:
درب ورودی:
اینم برج خلیفه و تو بغل باباجونه مهربون:
اینم سیزده به در سال 96 که رفتیم رستوران ربوشف و بعدشم رفتیم پارک با مامان جون اینا:
و اینم آخرین عیدی که آقاجون کنارمون بود :