مهمونی صابر و سارا جوون
جمعه این هفته که گذشت عمه زهره اینا برای صابر و سارا جوون یه مهمونی گرفته بودن تو تالار لوتوس کرج که این دو کبوتر عاشق برن خونشون عکسای زیر مربوط به این مهمونی میشه:
بهت گفتیم آوا بخند عکس بگیریم اینم روش خندیدنت :
الهههههههی من فداااایه اون ژستت بشم که این کیفت از اول تا آخر از دستت جدا نشد :
حیف که عکسا تار شده بس که وول وول میخوری منم که با موبایل عکس میگیرم حوصله ندارم همه جا دوربین ببرم با خودم
آوا و میعاد: به قول خودت دوستم میعاد :
آوا و خاله هانیه:
عکس دسته جمعی تو رفته بودی بغل خاله سمیرا:
اینم بغل خاله سمیرا از نزدیک تر:
موقع رفتن:
اولین باری که موهاتو کامل بافتی البته من بلد نیستم اینجووری ببافم مربی مهدت مریم جوون برات بافته :
اینم روزی بود که قرار بود عکاس بیاد مهد برای عکس با سفره هفت سین امیدوارم عکسات خوب بیوفته این دخترخانوم داشت پیانو میزد تو هم علاقه مند شدی :
اینم یه روز دیگه تو مهده صبح تا رسوندمت دویدی و نشستی رو مبل به تماشای پلنگ صورتی :
آخه صبح های زود تو مهد همه بچه ها تو سالن جمع میشن از گروه سنی های مختلف به کارتون دیدن تا مربی ها و بقیه بچه ها کم کم از راه برسن.
خیلی شیرین زبون شدی حرفای گنده گنده میزنی که اصلا ما رو به تعجب وا میداری حیف که الان وقت ندارم و یادم نیست چیزی برات بنویسم ایشالا تو پست بعدی.