تعطیلات عید فطر- تولد آریامهر
نمیدونم چرا باز اینقدر عقب افتادم از اتفاقا و کلی عکس مونده بذارم
خوب اول از شب عید فطر بگم قبلش اینو بگم که این تعطیلات عید به دلیل اینکه من 5شنبه باید می رفتم سرکار و مرخصی نمی تونستم بگیرم مسافرت جایی نرفتیم هرچند که شنیدیم خیلی خیلی جاده ها شلوغ بوده و کسایی که رفتن هم خیلی اذیت شدن.
شب عید با مامان جوون اینا رفتیم رستوران قبیله روبروی پارک ملت اونجا افطار کردیم و بعدشم رفتیم پارک ملت و بعدشم بستنی و خلاصه خیلی شب خوبی بود اینم عکساش:
اینم تو راه برگشت که غش کردی دیگه اینقدر شیطنت و بدو بدو کرده بودی :
خیلی بامزه اینجووری میخوابی تو صندلی ماشینت
روز عید هم رفتیم باغ اینم تیپ شما واسه آب بازی:
هرکار کردیم ماشین روشن نشد و مجبور شدیم با آژانس بریم میبینی تو رو خدا روز عیدی آدم چطور زا به راه میشه :
طبق معمول همیشه تا رسیدیم رفتی سراغ این شیرآب و پر کردن آب پاش و آب پاشی زمینا و آب بازی:
خاله شمیم اومد کمکت:
عاااااشق خنده هاتم من :
عصر تکنولوژی:
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
روز بعد از عید هم که تولد آریامهر جوون بود و خونه خاله سهیلا دعوت بودیم یه تولد حسابی با تم باب اسفنجی
ما هم کادومونو با تم تولد ست کردیم و من این پاکت کادو رو براش درست کردم :
اینم شادوماد آریامهر خان:
از هر فرصتی برای انگشت زدن به کیک استفاده می کنی:
اینم دو تا برادر باب اسفنجی :
به آرتامهر میگی آلتا ببین چقدر بامزه داره شمع برادرشو فوت می کنه:
شما ووروجکا نذاشتید اون بدبخت از تولدش چیزی بفهمه که:
دارید برای آریا دست میزنید :
بازم داری یواشکی انگشت میزنی اون روز پدددددرمو درآوردی می خواستی همش اونجا باشی بقیه می خواستن عکس بگیرن و من همش باید به زور میاوردمت این ور :
میز شام:
اینم دوستت لیانا جوون که تا چند روز بعد تو پارک دیدیش میگی اااا دوستم
وقتی داشتیم شام میخوردیم من یه نوشابه برای جفتمون برداشتم میخوردی میدادی دست من بعد که دیدی منم ازش خوردم گفتی ااا تو نخور دوغ منه به نوشابه هم میگی دوغ چون ما اصلا نمی خواستیم با نوشابه آشنا بشی و عادت به خوردنش بکنی
بعد از دو ساعت که اومدیم بریم دم ماشین میگی: مامان من خیلی نالاحتم میگم چرا مامان میگی آخه تو دوغ منو خوردی یعنی مرررررده بودم از خنده از دستت
موقع هایی که از دست من عصبانی میشی میگی مامانه بی تربیت یا بی ادب منم میگم ااا آوا آدم به مامانش نمیگه بی تربیت کاره بد یه موقع هایی که خوشحالی و حالت خوبه میگی: بی تربیت کاله بده بی ادبم کاله بده گازم کاله بده همه چی کاله بده یعنی وقتی اونو گفتی پرییییییدم اون لپاتو گاز گرفتم اینقدر کیییییف داره که نگو
روز 5شنبه هم که کل فامیل باباشهاب خونه خانوم دعوت بودیم و تو کلللللللی ذوق داشتی بری پیش آواییه بابایی و نرگس بقیه عکسا رو و عکسای پارک آب و آتش رو توی پست بعدی میذارم