سفرنامه آنتالیا 2
و اما ادامه خاطرات سفر به روایت تصویر:
خاله و خواهرزاده:
اینجا با لباس پلوخوری اومدیم لب ساحل چون قبلش با عکاس هتل قراره عکاسی داشتیم:
چه ستاره شنی قشنگی درست کردی :
اینم یه نما از قسمت های مختلف رستوران که واقعا غذاهای متنوع و خوشمزه ای داشت:
مام دیگه گفتیم اینهمه زحمت کشیدن تو خوردن کم نذاشتیما :
اصلا تنهایی حاضر نبودی بمونی تو این استخر بچه ها :
الههههههی من فدای اون بیلیارد بازی کردنت بشم اصلا نذاشتی اون شب ما یه بازی درست بکنیم :
اینم بولینگ بازی کردنت :
بازم خاله و خواهرزاده:
چاله کندیم و بعدش تو رفتی تو تا گردن کردیمت زیر شن کلللی کیف کرده بودی :
و اما عکسای زیر عکساییه که عکاس هتل ازمون گرفته خیلی بامزه بود عکاسه اسم تو و شمیم رو پرسید بعد همش می گفت شلمیم اوا :
البته تو خیلی ازش خجالت می کشیدی و اصلا همکاری نکردی تو عکس گرفتن
عکس خانوادگی:
بازم خاله و خواهرزاده: