بازم یه قرار دوستانه خونه خاله سمانه
دختر کوچولوی مامان دیروز همه مامانای گل آبان دوستای گل نی نی سایتیمون خونه خاله سمانه مامان امیرمهدی جوون دعوت بودیم با اینکه شما به خاطر مریضیت خیلی سرحال نبودی اما به دلیل اینکه ما یکی از هماهنگ کننده های برنامه بودیم رفتیم و چقدرم خوب شد که رفتیم کلللللللللللللللللی به هردومون خوش گذشت اولش تو یکم غریبی می کردی و همش چسبیده بودی به من اما آخرش که بچه ها یکم به جو عادت کرده بودن همتون واسه خودتون بازی می کردید و ما مامانا هم همه نشستیم دور هم به اختلاط و صحبت خلاصه اینکه خیییییییییییلی عالی بود دست خاله سمانه و مامان گلش درد نکنه که کلللللی تو زحمت افتادن
اینم از عکسا:
ببین چه لمی دادی رو پسر مردم دِدِ :
پدرمون دراومد یه عکس دسته جمعی درست و درمون ازتون بگیریم نشد که نشد نمیدونم چرا میذاشتیمتون کنار هم همه با هم گریه میکردید!!!!
اینجا دیگه همه رفته بودن و تو تازه با امیرمهدی جوون جوور شده بودی و خیلی قشنگ داشتید با هم بازی می کردید:
بازم از خاله سمانه تشکر می کنیم.
و اما از مریضی این روزهات بگم که اسهال و استفراغ شدید گرفته بودی از دوشنبه شب خیلی حالت بد بود وقتی بالا میاوردی خیلی می ترسیدی حتی آب خالی یا شیر هم که میخوردی بالا میاوردی تا صبح نخوابیدی غذا هم که لب نمیزدی سه شنبه من مرخصی گرفتم و با بابایی بردیمت دکتر آقای دکتر تا بهش گفتیم چیه گفت آخ آخ همین الان سه نفر دیگم همین ویروسو گرفته بودن و یکم دارو اینا بهت داد و اومدیم خونه خدا رو شکر استفراغت خیلی زود خوب شد اما خیییییلی لاغر شدی این چند روزه الهی مامان بمیره برات و مریضیتو هیچ وقت نبینه