یک روز تعطیل در لواسانات
سلام عسلک مامان
می خوام برات از 5 شنبه و جمعه این هفته بگم.
روز 5 شنبه ما کلی باقالی خوش مزه پختیم و رفتیم خونه مامان جوون اینا پیش بچه ها البته در غیاب مامان جوون اینا آقا جوون یا به قول تو آقا دووو هم اونجا بودن و تو کلی خوشحال شدی از دیدنشون اون روز تا آخر شب اونجا بودیم ساعت 11:30 شب هم تصمیم گرفتیم بریم یه کافی شاپ تو آجودانیه که فضای باز داشت هوا هم خیلی عالی بود اما تا رفتیم تعطیل شده بود این بود که رفتیم ماست بستنی خوردیم و بعدشم که حدود ساعت 12:30 اینا بود رفتیم پارک سر کامرانیه که تو یکم بازی کنی و بعدشم که له له اومدیم خونه و خوابیدیم
و اما روز جمه تصمیم داشتیم با خاله ها بریم رستوارن ترمه تو لواسون اونجا هم خیلی خوب بود وبهمون خوش گذشت تو هم کلی برای خودت تو رستوران گشت و گذار کردی و حسابی هم چیز میز خوردی البته من صبحش برات ماهیچه پخته بودم و قبل از رفتن داده بودم بهت خورده بودی و خیالم از تغذیه ات راحت بود
اینم عکسای روز جمعه:
عصری هم میلک شیک گرفتیم و تو هم کلی کیف کرده بودی :
تو راه برگشت هم بلال گرفتیم خوردیم تو ول کن نبودی ته بلاله رو درآورده بودی بازم میگفتی بلال بلال الهی فدات شم که مثل مامانت عاااااااشق بلالی