اولین قدم-سیزدهمین دندون
سلااااااااام عزیز دل مامان تو عشق منی و تنها دلیل من برای زندگی
اول اینو بگم که خیییییییییلی ترسویی تو دختر هرچی باهات کار می کنیم که راه بیوفتی اما خیییییییییلی می ترسی قشنگ یاد گرفتی راه رفتنو حتی وقتی یک دستتو میگیریم باهامون راه میای وقتی ایستادی دستتو ول می کنم نمیوفتی زمین اینقدر مسلطی که خودت سریع میشینی بدون اینکه بیوفتی اما نمیدونم با ترست چیکار کنم
اما دیروز که داشتم باهات کار می کردم وقتی دستتو ول کردم یه قدم اومدی و بعد خودتو پرت کردی تو بغل من واااااااااااااااای منم یه جییییییییییغ بلند کشیدم که بالاخره یه قدم برداشتی هووووووووووراااااااا
اما خوب با این اوصاف ترسیدنت مطمئنم حالا حالاها راه نمیوفتی
و اما اینکه دیروز داشتم دندوناتو چک می کردم دیدم که بلللللللله یه کوچو دندون کنار چهارتا دندون پایینیت یعنی دندون سیزدهمت دراومده اینم مبااااااااااااااااارکه فکر کنم قصد داری همین چند ماهه همه دندوناتو دربیاری هاااااااااا آخه چه عجله ای داری دختر؟؟؟؟؟