آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

آوای دلنشین

شاگرد اول کلاس شدی هوووورررراااااااا

1392/2/19 12:07
نویسنده : مدیر
2,789 بازدید
اشتراک گذاری

اومدم یه خبر خوب بدم دخترم از خود راضی دیروز خاله سحر تو کلاس خیلی از کارای تو تعریف کرد و اعلام کرد که شاگرد اول کلاس بودی چون همه کارا و بازی ها و شعر و ... خیلی خوب ارائه کردی و تو بازی ها مشارکت کردی و همه چیزو خیلی خوب یاد گرفتی آفرین دختر خوب خودم تشویقتشویقتشویقهوراهوراهورا

برنامه این هفته کلاس، نقاشی با پاستل بود و تو خیییییییلی دوست داشتی:

امیرمهدی جوون ظاهراً از مزه پاستلا خیلی خوشش اومده بود زبان:

خیلی با دقت و تمرکز نقاشی می کردی و خاله سحر گفت دستت قدرت خیلی خوبی داره و خیلی مسلطی حتی یه چیزایی مثل دایره هم می تونستی بکشی ماچ:

عکس تو و نفس جوون که دو ماه از تو بزرگ تره اما خیلی ریزه میزه است:

عکس تو و اهورا جوون که کوچیک ترین شاگرد کلاسه و خیلی هم بانمکه:

همه بچه ها خسته شدن و رفتن و تو هنوز با علاقه داری دنبال نقاط سفید می گردی که روش نقاشی کنی نیشخند :

بعد از کلاس هم با خاله سمانه و امیرمهدی جوون و خاله گلاره و بنیتا جوون رفتیم پارک قیطریه.

برات بلال گرفتم خیلی دوست داشتی فکر کنم خیلی گشنه ات بود یک گاز خودت می خوردی یک گازم میدادی امیرمهدی جوون اونم خیلی دوست داشت و بلال خودش هنوز آماده نشده بود و با اشتها دوتایی داشتید میخوردید خنده:

اینجا هم سه تایی در حال توپ بازی:

اینجا هم باز محبتت گل مرده داری به امیرمهدی جوون چوب شور میدی :

اینجام گل کندی داری میدیش به مامانی گوش نمیدی هرچی میگم نباید به گلا دست بزنی که آخ :

 عاشق گلا هستی و تا گل میبینی میگی گل گل خیال باطل

چند وقته شبا خیلی بد می خوابی دیگه تو اتاقت دووم نمیاری و نصف شبا بیدار میشی و میگی تسید تسید نمی دونم از چی می ترسی و چرا اینجووری شدی همش دوست داری و بیای پیش ما بخوابی به من هم خییییییییلی وابسته شدی و تا از کنارت میرم همش صدام میزنه البته میگی شآب شآب !!! نمیدونم چرا شآب منو صدا میزنی خنده خلاصه اینکه تا صبح هم بیست بار بلند میشی و گریه زاری می کنی خواب برای من و بابایی نذاشتی نمیدونی صبا با چه بدبختی میریم سرکار امیدوارم این بدخوابیدنت موقتی باشه و به زودی خوب بشه!!!آخ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

سمن
19 اردیبهشت 92 11:48
ای جان دلم که انقد با استعداده این فسقل. دلم واسش ی ذره شده به زودی میبینمش در ضمن صفورا جان آوا مشکوک میزنه ها من که میگم عاشق این آقا امیر مهدی شده


ههههههههه سمن چی بگم والااااا
مامان دینا جون
19 اردیبهشت 92 14:17
ای ول.دست و هورا دختر گلمون شاگرد اول شده.ایشالا که تو همه مراحل زندگیش شاگرد اول باشه.


ممنون عزیزم
نفيس
19 اردیبهشت 92 14:54
هه هه شاگرد اول كلاس فسقلى ها . برا منم جالبه جدى بودن قيافه آوا وقتى كه درس گوش ميده.كمتر ديدم بچه تو اين سن اينجورى باشه.شيطون بلا باهوشه از چشاش معلومه :-*
راستى موهاشو اونجورى ميبندين دردش نمياد؟
همينجوري صاف گيره بزنين من احساس مي كنم اينجورى پوستش كشيده ميشه! البته فضوليه ها اما نظرمو گفتم ديگه


آخه گیره هاشو همش درمیاره با کش خیلی موهاش مرتب تره اما چشم سعی م یکنم کمتر بکشم ممنون که به فکر مایید گلم
سمیرامامان پرنیان
19 اردیبهشت 92 17:35
آفرین دخمل مهربون و زرنگم میبوسمت عزیزممممممم


قربونت برم خاله مهربون
سمیه
20 اردیبهشت 92 0:27
سلا خانوم.میشه بگی کدوم کارگاه مادر و کودک میبریش؟ راضی هستی؟چقد هزینه میکنی هر جلسه.ممنون میشم جواب رو میل کنی بهم آدرسم رو گذاشتم.کوچولوت رو ببوس


عزیزم تو وبلاگت مینویسم
نیر
20 اردیبهشت 92 1:23
اآآآآآآآآآآی خاله قربونت بره عزیزم مبارکه ایشالله همیشه شاگرد اول باشی
ااااااااااااااااا با امیر مهدی هم کلاسی بوس به جفتتون
یک و نیم سالگیتم مبارک
روز زنتم مبارک زن اینه
خوب من یه پست گذاشتم برا همه مطلبهات ماشالله مامان اکتیوی داری در ماه 100 تا پست میذاره نمیرسیم والاا


فدای تو خاله نیر خوبم
آناهیتا مامانیه آرمیتا
20 اردیبهشت 92 2:02
سلااااام آواجون خاله مباااارک باشه شاگرداولیت
خیلی بامزه بودکه ول کن کشیدن نمیشده امابدیش اینه که دیگه یادمیگیرن روی دیوارخط بکشن
وای خدااسم بابایی روروی مامانی گذاشته کلی خندیدم ازدستت دوست جون ِ دخترم


هههههههه آره میبینی تو رو خدا!!!
مهلا
20 اردیبهشت 92 23:26
عزیزم یه خرس پشمالو یا چیزی تو این مایه ها براش در نظر بگیر وقت خواب بده بغلش
وبزار تا صبح کنارش باشه
البته اگر تختش از تخت اصلیش جدا میشه میشه راحت جابجاش کرد بیارش تو اتاق خودتون برای چند شب وبعد اروم اروم دوباره جداش کن وبزار با عروسکش بخوابه


باشه گلم ممنون از راهنماییت
جوجه نارنجی ما
21 اردیبهشت 92 2:02
مبارک عزیز زرنگم بوسسسسسسسسسسسسسس.خاله ببخشیدا زود نیست نینی تنها بخوابه؟
من یه جایی مطلب خوندم بچه های زیر 3 سال بایذ پیش والدینشون بخوابن شاید بعضی هاشون دووم نیارن و دچار مرگ خاموش میشن.عزیزم امیدوارم با آگاهی نینی رو جدا کرده باشی خانمی بوسسسسسسسسسسس


نه بابا این حرفا چیه مرگ خاموش کدومه آوا خیلی وقته جدا می خوابه خیلی هم خوب می خوابید چند روزه اینجووری شده
من با مشورت با پزشکش و خیلی با برنامه و به تدریج جداش کردم عزیزم
فاطمه و فائزه ❤♫ ♥ زويشا ♥ ♫❤
21 اردیبهشت 92 4:13
سلام مامان مهربون....يه خبر بد...وبلاگمون مسدود شد....همش پريد..........اين لينك جديد وبلاگمونه....بهمون سر بزنيد....لينك جديد رو ثبت كنيد لطفا و بازم پيش ما بيايد...منتظرتونيم





آواي دلنشين...تبرييييييييييييك...دخترناز وباهوش وزرنگ.....اميدوارم موفق باشي گلم

نازي كه به مامانت ميگي شاب(شهاب)....؟؟؟؟





دوستات هم مث خودت شيرين و نازن...دوستت داريم خانوم خوشگله





بيايد پيشمون تا از ناراحتيمون كم بشه







آخی خیلی ناراحت شدم حتما میایم پیشتون
مامان آروین (مریم)
21 اردیبهشت 92 9:07
آفرین بر آواخانم خوشگل .....
تک بودن و اول بودن رو در همه زمینه ها برات آرزومندم ...........
وااای صفوراجون نگو از شب بیداری که منم خیلی اذیتم ..... شبها شاعت 11.5 میخوابم تا ساعت 5 صبح که پا میشم ٰ‌حداقل بالای 10 بار به خاطر آروین بیدار میشم ..... تو خواب غر میزنه و گریه میکنه .... منم مجبورم بگیرمش تو بغلم و نازش کنم و قربون صدقه اش برم ......... چند مرتبه بردمش دکتر ... گفتند سالمه و مشکلی نداره ..... ولی یکی از دکترها گفت بچه هائی که مادرشون شاغل هستند به دلیل جدا شدن و استرس جدا شدن ٰ‌ٰٰبچه ها شبها کابوس میبینن ...... باورم نشد .... اما الان که مطلب شما رو خوندم و حتی وبلاگ دوست مشترکمون الناز خانم مامان بنیا جونی ٰ‌که بنیاجونی هم شبها تو خواب اذیت میکنه ......الان داره باورم میشه که بچه هامون شبها کابوس جدایی رو میبینن (البته استنباطم اینو میگه ) ...............
خدایا ازت میخواهم همه مادرهای دنیا رو کمک کنی و مخصوصا مادرهائی که شاغل هستند .......... خدایا ما مادرهای شاغل که روزا پیش بچه هامون نیستیم حداقل شبها با آرامش کنارمون باشن و همه کابوسها و استرسها رو ازشون دور نگه بدار ..... آمین .....



نه بابا مریم جوون ما مامانهای شاغل اینقدر استرس داریم واسه بچه هامون همه چیزو به شاغل بودنمون ربط میدیم من خییلی از دوستام که شاغل هم نیستن بچه ها شون تا صبح صدبار بیدار میشن و گریه میکنن!!!
سمیرا
21 اردیبهشت 92 12:56
مرسی مامان صفورا عزیز به سوالم جواب دادی
امیدوارم همیشه در کنار آوا جان روزهای خوبی داشته باشید


خواهش می کنم عزیزم
یاسمن مامان رادین
21 اردیبهشت 92 13:43
قربوونت برم نقاش کوچولوی خاله...
معلومه که دختر نازمون شاگرد اوله کلا تو همه چی اوله

چه دختر مهربوونی داریم که خوراکی هاشو با دوستاش تقسیم میکنه


قربونت عزیزم
محبوبه مامان الینا
21 اردیبهشت 92 14:22
آفرین خرگوشک باهوش
مامان محمدرضا
24 اردیبهشت 92 14:37
آفرین آوای نقاش باشی.خیلی خوبه خاله شاگرد اولیتم مبارک.ایشالا همیشه اول باشی.وای خدای من 1.5 سالگیت هم مبارک باشه. ایشالا همیشه خوش باشی گلم.


ممنون عزیزم
نرگس مامان باران قلنبه
29 اردیبهشت 92 18:31
افرین آوا جونم
خیلی باحاله شاگرد اول کلاسه


ممنون عزیزم