آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

آوای دلنشین

تولد بابایی

1392/3/29 13:18
نویسنده : مدیر
4,647 بازدید
اشتراک گذاری

٢٥ خرداد ماه تولد بابایی بود اما خوب چون اون روز جشن و پایکوبی ملی برگزار بود با تأخیر تولد بابایی رو گرفتیم. یه تولد سه نفره خانوادگی اینم عکساش:

خانوم خانوما منتظر نشسته بابایی بیاد تولد بگیریم:

گیر داده بودی به فوت کردن تا بابایی بلند میشد اینجووری دستتو میزدی به مبل می گفتی بیشیندا (بشین اینجا) :

یعنی اون شب بیست بار بابایی شمع ها رو روشن کرد و با هم فوت کردید:

داری بابایی رو حول میدی میگی فوت فوت:

بعد فوت هم دست میزدی و می گفتی تبلدت مبالکه:

حالا دیگه وقت دادن کادو باباییه:

 

دکترت گفته بهتره روزی 10 دقیقه بدون کرم ضدآفتاب و لباس آفتاب بگیری برای جذب میتامین D واسه همین هر روز که من از سر کار میام 10 دقیقه میریم تو جزززززز افتاب دوچرخه سواری واسه آفتاب گرفتن منم که ذوب میشم با مانتو و ... :

 

یه سری از کلمات جدیدی که میگی و یادمه:

ماکارینا= ماکارونی

باباجی=باب اسفنجی

شُکُلات

بیگیلش=بگیرش

بیده من=بده من

سوسوله=سرسره (خیلی با کشش میگی سو....سُله)

پات=پارک

حاموش=خاموش

نکون=نکن

کینار=برو کنار (یه جایی که جات تنگه یا می خوای مارو بلند کنی هی میگی کینار کینار خنده)

شتیبا=شکیبا (قبلاً به خاله شکیبا می گفتی شبا الان پیشرفت کردی میگی شتیبا)

نلو=نرو (اینقدر با پرستارت جوور شدی هر روز که می خواد بره میگی خاله نلو حیف که داره میره دیگه ناراحت بعد که از در میره بیرون میگی خاله رفت )

اودابِس=خدافظ

اوبی=خوبی (دیگه تا تلفن خونه زنگ میزنه سریع میدوی باید حتماً خودت اول گوشی رو برداری وگرنه خونه رو میذاری رو سرت بعدشم هر کی باشه میگی سلام اوبی؟ )

عزیزم = عزیزم (اینو که دیگه نگوووووووووووووووو نمیدونم کی یادت داده چون پرستارت هم نمیدونست گفت شما یادش دادید گفتم نه همش میگی عزیزم وقتی چیزی بهت میدیم میگی میسی عزیزم)

 حالا چند تا از کارا و شیرین زبونیاتو بگم:

همیشه وقتی میخوری زمین یا چیزیت میشه گریه می کنی سریع بغلت می کنم و بوست می کنم و بعد بهت میگم بوست کردم خوب شد تو هم سریییییییع آروم میشی یعنی معجزه میکنه خا تلقین این موضوع واقعاً فکر می کنی جایی که اوخ شده بوس کنم خوب میشه یه بار نمیدونم چی شد من یهو گفتم آخ بعد سریع اومدی بوسم کردی گفتی بوس اوب شد واااااااااااااای مردم از خنده از دستت که البته باعث شد منم خوب بشم زودی چشمک

یه روز که از دست تو موبایلو قایم کرده بودی هی میگفتی بوبایل کوووو ما هی میگفتیم نیست بعد یهو دستتو بردی پشتت آوردی گفتی ایناشش بعدشم شوع کردی به حالت تاچ باهاش کار کردن همونجووری انگشتتو کشیدی رو یه اسم و بعدشم گرفتی در گوشت گفتی الوووو خیییییلی باحال بود قوه تخیلت خییییلی بالاس ماچبغل

یه روز که من و بابایی از سرکار اومده بودیم و رو تخت دراز کشیده بودیم و تو هم پیشمون بودی و طبق معمول از سر و کولمون بالا میرفتی و هی میگفتی پاشووووو من اسنوپیتو که رو پاتختی بود برداشتم و بغلش کردم به اسنوپی میگی اسوپی بعد برداشتی پرتش کردی پایین تخت حسودیت شده بود بهش گفتم اسنوپیت کوووو گفتی اسوپی نیسش بعد که دیگه هی ازت پرسیدم کجاس گفتی پایینه نیشخند

 -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پ. ن. : یه سری حرف جدید که یادم اومد:

اوشیله= خوشگله

درو باز کون= درو باز کن

یابون= صابون

لیباس= لباس

جولاب= جوراب

کولا= کلاه

اینک= عینک

ایی= مسواک (به حالت دهن تو حالت مسواک زدن میگی احتمالاً خنده خیلی به سختی فهمیدم منظورت از ایی مسواکه تا شبا میرم تو دستشویی مسواک بزنم بدو میای پشت سرم میگی ایی ایی)

دشویی= دستشویی

مَیَم= مریم (اسم پرستارته چشمک)

دیروز خونه مامان جوون اینا رو گرفتم گوشی رو دادم دستت یهو دیدم خودت داری میگی شمیم هس وااااااااای خیلی باحال بود دیگه قشنگ خودت تلفنی صحبت می کنی.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (62)

زهرا دوست آوا
29 خرداد 92 15:34
ماشاءالله آوا جان به اين هوش سرشارت انشاءالله كه هميشه سالم باشي و خدا رو شكر كني به خاطر اين مادر مهربان كه با اينكه شاغله اما همه جوره هواي شما رو داره و به خاطر شغلش و يا خستگيش چيزي از شما كم نميزاره


مرسی خاله جوونی
مامان الهام كوچولو
29 خرداد 92 16:08
سلام.تولد همسرتون مبارك. وبلاگش همون الهام كوچولو.


سلام ممنون
رها
29 خرداد 92 16:53
سلام امیدوارم سایشون 120 سال بالا سرتون باشه...همیشه به جشن وشادی
وااای صفوراخانم چقدر توعکسی که اوا داره افتاب میگیره شبیه خاله شمیم
نگاهش کپی نگاه خواهرتونه خدا هرجفتشون براتون حفظ کنه
خیلی هم این مدل موها بهش میاد خیلی مامان خوش سلیقه وباحوصله ای هستین درست کردن موی بچه ها خیلی سخته!


من همیشه با درست کردن موهاش مشکل دارم واقعاً سخته هههههه
شب بو
29 خرداد 92 18:34
ای جانم این دخملی !!! صفورا جان پرستارش داره میره چرا ؟!

تولد بابائیش هم مبارک باشهههه

یه دخی گلی ، یه هم واسه خودت که مادر نمونه ای !


اینم شانس منه دیگه مامانش مهره های گردنشو عمل کرده نیاز ب مراقبت داره گفت نم یتونه بیاد دیگه
مینا
29 خرداد 92 19:11
بابت رمز ممنونم صفورا جون من باهاتون کاملاً موافقم مرسی که بهمن اعتماد کردید گلم
تولد همسرت هم مبارک باشه انشاالله همیشه سایه اش بالای سر شما و آوا جون باشه و تولد 120 سالگیشو جشن بگیرید .


مرسی گلم
نیلوفر
29 خرداد 92 19:13
مبارک باشه ایشالله همیشه خانوادتون شاد و پر انرژی باشه.
آوا جونم که هر روز با شیرین زبونی بیشترش می ترکونه هااااااا ، قربون اون عزیزم گفتنت برم مننننننننننن خااااله ، چقد شما بچه ها پاک و دوس داشتنیید


قربونت ممنون از لطفت
الهام
29 خرداد 92 19:27
اوا خانومی تو چقدر شیرینی اخه عزیزم خیلی دوست دارم. صفوراجونم تولدت همسری مبارک باشه


ممنون گلم
نرگس مامان باران قلنبه
29 خرداد 92 19:51
واااای خدای من موهاشو عزیز دلمیییییییییییی قربون اون شیرین زبونیات منم رمزززززززززز
مامان ارزو
29 خرداد 92 22:44
تبلد مبالک مدل اوا گفتم . تو فیس بوک برات کامنت گذاشتم . صفورا جان یه سوال ؟ از وقتی رفتی سر کار به اوا چه جوری شیر دادی؟ اخه من از مهر مرخصیم تموم میشه باید برم دانشگاه نگران شیر دهیم میترسم لطمه بخوره بچم . میشه راهنماییم کنی؟ ممنون میشم دوست جونم


من تو اون 6 ماه شیرم خیلی زیاد بود اضافه هاشو تو ظرفای مخصوصی فریز کردم بعدشم روزا سر کار با شیردوش برقی میدوشیدم میذاشتم یخچال فرداش پرستارش گرم می کرد میداد بهش یه روزایی که کم میوورد از فریزری ها در می آورد
شمین
30 خرداد 92 0:12
سلام تولد همسرتون مبارک.من همونم که رمز میخواستم،آدرس ایمیلم گذاشتم
شیما مامان شاهین کوچولو
30 خرداد 92 0:20
ای جاااااانم قربون فرهنگ لغاتت برم من شیطون خاله


:-*
دوستدار آوا
30 خرداد 92 0:25
تولد بابا شهاب مبارک ان شاالله همیشه سایه شون بالا سر آوا کوچولو و مامان صفورا باشه...



ممنون
مامان آروین (مریم)
30 خرداد 92 6:49
تولد آقا شهاب مبارک باشه ...
اصلا بهشون نمیاد که این سن داشته باشه .ده سال جونتر به نظر میان که از تاثیرات داشتن خانم خوبی مثل صفوراجونه .......
الهی به حق فاطمه زهرا ٰ 120 سال سایه سلامتیش بالای سر خانواده اش باشه .....


ممنون عزیزم لطف داری
سمیرامامان آوا
30 خرداد 92 7:36
الهی من فدای اون دخمل شیرین زبون برم

تولدهمسرتون هم مبارک انشاله برای همیشه شادی تون پایدار باشه


ممنون عزیزم
مامان ایسان
30 خرداد 92 8:20
مجددا تولد همسری مبارک
همسری من هم متولد 22 خرداد ما هم قراره با تاخیر براشون کادو بگیریم
فدایه اون حرف زدن بشم من عزیزم
شمع فوت کردنشم که نگو مردم از خنده مخصوصا موقعی که داره باباییش رو حول میده خیلی شیرینی عزیزم
مدل موهات چقده قشنگه لختتو بخولم من


ههههه قربونت گلم
نیر
30 خرداد 92 8:35
تولد بابایتون مبارک انشالله همیشه با هم باشین
صفورا اقا شهاب 20 بار کبریت کشیده اینکه سخته فندک اشپزخونه اونقدر راحتههههه برا این کار
قربون افتاب گرفتنت و اون طرز حرف زدنت


ههههه آخه فندک نداریم ما فندک گازم که نمیشه آورد سر میز خخخخخخخ
عمه ی آتنا
30 خرداد 92 8:59
تولد باباییه آوا مبارک باشششه تنش سالم باشه همیشه
امیدوارم شاد باشین همیشه


ممنون گلم
سحر مامان ارشاک
30 خرداد 92 9:10
عزیزم جه موهاش خوشگل شده
خوب یه کم روغن بچه هم بزن برنز کنه تابستونه دیگه
تولد جناب همسر هم مبارک


مرسی سحر جوون
الهام مامان کیارش
30 خرداد 92 9:13
عزیزمممممممممممممم چقدر شیرین زبون شدی قربونت برم
کی میشه کیارشم اینجوری حرف بزنه

بوس بوس


ای جان ببوس کیارشو
آني
30 خرداد 92 9:13
تولد آقاي پدر مبارك ايشالا هميشه سايش بالاي سرت باشه عسلم


ممنون عزیزم
mana
30 خرداد 92 9:38
tavaloode hamsaret mobarak azizam.khob khobe dg avajon borronz mishe


:-p
محبوبه مامان الینا
30 خرداد 92 9:54
تولد همسرتون مبارک
انشاله سالهای سال کنار هم و با هم باشید


ممنون عریرم
سمیرامامان آوا
30 خرداد 92 10:03
صفورا جون چراکامنتهایی که واست میذارم رو نمیبینم ,تاییدشون نمیکنی


عزیزم همه رو جواب دادم و تایید کردم
مینو
30 خرداد 92 11:20
تولد بابایی مهربونت مبالک آوا جون همیشه سالم و شاد باشین.
اوشکله
چهل گیسشووووووووو خوردنی صفورا جون تو جززززززززززز آفتاب خیلی با مزه گفتی


ههههه مرسی
نفيس
30 خرداد 92 14:33
اى جان چقد رنگ سرخابى و قرمز مياد بهت عزيزمممممم كه عاشق تولدى همش
ماشالله به اين دخمل باهوش كه حرفاشوبه اين قشنگي ميگه. ايشالله كه صدسال مامان و بابا سايه شون بالاسرت باشه


ممنون عزیزم
مامان النا
30 خرداد 92 17:17
سلام آوای نازم تولدت پدرت مبارک ایشالا خدا این پدرو مادر مهربونو واست نگهداره....


مرسی گلم
تارامامان پرتو
30 خرداد 92 18:41
اشالا همیشه شاد باشید و تولد 120 سالگی بابا و مامانو جشن بگیرید عزیزم


ممنون گلم
اسماء
31 خرداد 92 1:42
ای جونم من فداش شم الهی
تولد اقای همسر مبارک


خدا نکنه
مرسی گلم
نیلوفر
31 خرداد 92 6:50
سلام صفورا جان
ممنونم بابت دادن رمز تو پست سوغاتی ها عزیزم
واقعا هدیه هاشون خیلی خیلی خوشکل بودن مبارک آوا جون باشه منم عاشق اون دمپایی گوگولی شدم خیلی ناز بود تولد همسرتون هم مبارک باشه 120 سال کنار هم خوش باشید عزیزم
صفورا جون اگه برات امکان داره میشه رمز پست قبلی رو بهم بدی دوست دارم نوشته کسی رو که احسسش و امیدواریش به این انتخابات مثل خودمه رو بخونم ممنونم پیشاپیش عزیزم واسه آوا جون


باشه عزیزم
الناز مامان بنیا
31 خرداد 92 21:05
باباS4
گوشیتو باهاش عوض کن


ههههه تو فکرش هستم خخخخخ
مامان الهام كوچولو
1 تیر 92 2:39
سلام صفورا جان.اگه مايليد با هم تبادل لينك داشته باشيم.خوشحال مي شم.


من موفق نشدم وبلاگتو ببینم باید آدرسو اینجووری بنویسی
niniweblog.com.اسم وبلاگ که تو بروزرت هست
مامی مائده
1 تیر 92 12:42
تولد باباییت مبارک باشه عزیزمممم ایشالا سالیان سال سایه اش بالای سرت باشه فدای اون شیرین زبونیاتتتت


قربونت مائده جوون
SaYa
1 تیر 92 12:49
عزیزم خصوصی
صبا مامان نیوشا
1 تیر 92 15:27
الهی قربونت بشمممممممممممم شیرین زبون خانوم بخدا ببینمت قورتت میدمممممممممممممممممممممم


فدات شم صبا جوون
مریم مامان پندار
1 تیر 92 15:27
به به تولد بابای آوا مبارک
عزیزم چه موهاش رو ناز بستی صفورا
قربون اون شیرین زبونی اش برم من
دلم براش تنگ شده
ببوسش

راستی رمز بده اگر دوست داشتی تو وب پندار


قربونت مریم جوون ممنون
مامان الهام كوچولو
1 تیر 92 15:42
سلام. hastiakbari.niniweblog.com
مامان فاطمه و ترنم کوچولو
1 تیر 92 18:49
سلام صفورا جون ماشالله دخملمون بزرگ شده خدا حفظش کنه واستون
خاله جون خیلی نازی
عزیزم اپ کردم وقت کردی یه سر بیا


ممنون عزیزم
چشم میام حتما پیشتون
مامان فاطمه و ترنم کوچولو
1 تیر 92 20:17
صفورا جون به مسایقه دعوت شدی گلم


مرسی گلم
مامان نفس
2 تیر 92 2:06
صفورا جون سلام تولد بابای اوا مبارک باشه عزیزم.صفورا جون از وجیهه خبر نداری؟چند روزه اپ نمیکنه اون پست اخرش نگرانم کرده.


ممنون عزیزم
خبر دارم مهدی عفونت شدید گرفته بود چند روز بیمارستان بستری شده بود الان خدا رو شکر مرخص شده و خیلی بهتره
یاسمن مامان رادین
2 تیر 92 8:31
بابا شهاب تولدتون مبارک

وااااااااای صفورا یعنی من عاشق اون موهاش شدم با تن لخت و موهای کش بسته.


قربونت یاسی جووون
مریم مامان هانا
2 تیر 92 9:42
مبارک مبارک تولد شوشو مبارککککک

ببین آوا میام قورتت میدمااااااااااااااا خوشگلللللللللللل


فدات شم مریم جوون
مامان آروبن(مریم)
2 تیر 92 12:14
آمدنت چون رستاخیز، عدل گستر است
و چون سپیده صبح،نوید آغازی دوباره برای همه خوبی هاست .
میلاد مهدی موعود بر شما و خانواده محترم مبارک باد.



ممنون عزیزم بر شما هم مبارک
سارا
2 تیر 92 14:23
تولدشون مبارک
هه کلی حال کردیم با صحبت کردن آوا جووون من بلند مخوندم واس خونواده و همه خوشال بودیم


ههههه قربونت عزیزم
مامان فتانه
2 تیر 92 15:57
تولد بابایی مبارک انشالله سالان سال سایش بالا سر این گل دخمل باشه...چه عکسای نازی افرین به اینه همه پیشرفتی که داشتی


مرسی خاله جوون
مامان فتانه
2 تیر 92 15:57
شايد بزرگترين گناهمان اين است که به انتظارش نشستيم براي ديدنش براي ظهورش بايد بايستيم راه بيفتيم... اين بار نه با پاي دل،بلکه با پاي عمل چندمين سال است که در عين بودن کنارمان نيستي؟! حتي حساب اين را هم نمي دانم...
مامان سارا
2 تیر 92 17:10
بر مهدی و آن هاله نورش صلوات/
بر خال لب و جام ظهورش صلوات/
بی پرده همه انس و ملک می گویند/
بر سال و مه و وقت ظهورش صلوات/
ولادت حضرت صاحب الزمان(عج) بر شما و خانواده محترمتان مبارک


ممنون بر شما هم مبارک باشه
فاطمه و فائزه ❤♫ ♥ زويشا ♥ ♫❤
2 تیر 92 19:39
ای کاش که همنشین گلها باشیم
از نسل بزرگ موج و دریا باشیم
ای کاش که در رکاب آقا یک تن
از سیصد و سیزده نفر ما باشیم






عيدميلاد گل نرگس بر شما و خانواده گرامي مبارك....شاد و سلامت باشيد


تولد بابا شهاب مهربونتم مبارك آواي دلنشين


ممنون عزیزم عید شما هم مبارک
SaYa
2 تیر 92 22:23
سلام عزیزم خوبی؟تولد آفای همسری به تو همسر مهربونش تبریک میگم
و همچنین به آوا جونم
و امیدوارم سایه همسر گلت همیشه بر سر آوا جونی و تو باشه صفورا جونم
عزیزم رمز تلگراف میزنم برات بعدا
چون الان دارم واسه وبلاگا نظر میزارم شرمنده دوست مهربونم
وای الهی قربونش برم که انقدرم نااااز لباس پوشیده آوا جونم



قربونت عزیزم
مسافر (حمید)
3 تیر 92 9:41
سلام.
تبریک بابت همه چیز زندگیتون. بابت خوشبختیتون، دختر خوشگل و نازتون و ...
تا حالا نگفته بودم اما میخوام بدونید که من هنوز ازدواج نکردم هر وقت با دیدن زندگی های خراب شده تصمیمم در مورد ازدواج کردن سست میشه، میام به وبلاگ شما سر می زنم و دلم دوباره قرص میشه. خوش به حالتون. قدر زندگیتونو بدونید.


ای بابا اینجووریام نیست زندگی ماما ایدده آل نیست منم مشکلات خودمو دارم عزیزم که کم هم نیستن اما خوب این وبلاگ دخترمه و جای مشکلات من نیست
مامان الهام كوچولو
4 تیر 92 18:23
سلام عزيزم .قربونت برم. منم همينطور.ا اجازه لينكت كردم خوشحال ميشم شمام لينكم كنيد


باعث افتخاره عزیزم
مامان وانیا
5 تیر 92 2:39
تولد باباییت مبارک باشه اوا خانم ایشالاه سالیان سال زیر سایش باشی عزیزم


ممنونم عزیییییزم
عمه ی آتنا
5 تیر 92 8:00
سلام سلام
میشه به وبلاگم بیای؟ آتنا توی جشنواره نی نی وبلاگ شرکت کرده
میشه لطف کنی بهش رای بدی؟ یه دنیا ممنون


چشم
SaYa
5 تیر 92 9:39
سلام عزیزم نظر من نیومده؟برای همین پست


چرا عزیزم اومده
SaYa
5 تیر 92 9:39
سلام یه کوچولوی مهربون به اسم امیرعلی تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کرده...منم میخوام براش رای جمع کنم کلی ممنونتون میشم اگه عدد 139 به شماره پیامکی 20008080200 مسیج کنید
باشه که خوشحالی باشه برای پدر و مادرش


چشم
الهام
5 تیر 92 12:12
اوا گوگولی مگولی ناناز خیلی دوستت دارم صفورا جون شما خیلی خانمی از این همه وبلاگی هست واقعا از وبلاگ شما لذت میبرم همیشه با مهربونی جواب هم رو میدی خیلی خوشم اومد که با شهامت جواب اون اقا رو دادی امیدوارم همیشه موفق باشی عزیزم به امید دیدار


مرسی عزیزم تو خیلی لطف داری به ما
سمیرا مامان پرنیان
5 تیر 92 16:14
قربونت برمممممم تولد بابایی مهربونت هم مبارکه


ممنون عزیزم
جوجوبانو
5 تیر 92 18:09
عزیزم موهاااااش چه ناز شده.
تولد بابایی مبارک باشه. جشن سه نفره ی نازی بود. الله اکبرش بشه که اینقدر باهوشه.راستی چند تا سوال داشتم: صفورا جون شما نی نی رو طبیعی دنیا آوردید.
یه سری اطلاعات می خوام. اگه جایی تحقیق کردی و چیزی یادت هست برام بگی ممنون می شم.
راستی
من رمز ندااااااااااااارما.یعنی به بی بچه ها رمز نمی دید؟؟؟؟


خوب شد اومدی نمی دونستم چجووری باهات حرف بزنم من تو بلاگفا نمی تونم نظر بدم مسنجر بده
مامان محمدرضا
6 تیر 92 4:15
سلام تولد بابایی آوا جون مبارک.ایشالا 120 سالگیش.ماشالا به آوا جون چقدر خوب بلده حرف بزنه.موهاشو ببین چه ناز شده .اما صفورا جون من با آفتاب مستقیم موافق نیستم درسته که برای ویتامین d هست اما به ضررش نمی ارزه پوست بچه نازکه و سریع باعث ایجاد لک میشه و اشعه های مضر در نور خورشید زیادن و باعث تیره شدن پوست میشوند.من از وقتی شمال رفتم پوست پسرم تیره شده و هنوز هم جاش مونده و نرفته برای همینم موافق نیستم.به نظر من نور غیر مستقیم هم که از پشت شیشه میتابه مفیده و کافیشه.فقط نظرم و گفتم دوستم.مراقب پوست تمیز و زیبای آوا جونم باش خاله.خوشگل خانم رو ببوس


مرسی گلم به خاطر اینکه سلامتی آوا برات مهمه اما دکترش گفته فقط 10 دقیقه زیر نور آفتاب باشه خیلی به دکترش مطمئنم مطمئنم که اونم میدونه که تا 10 دقیقه مضرر نیست و شاید بیشتر از اون ضرر داشته باشه
بوووووس
صبا خاله ی ایسا
6 تیر 92 13:39
سلام دوست خوبم
تولد همسرتون مبارک باشه
اوا جونم چه سه چرخت خوشگله


مرسی عزیزم
صبا خاله ی ایسا
6 تیر 92 13:41
ایسا جون جشنواره نی نی وبلاگ شرکت کرده میشه کد 133 رو به شماره ی 20008080200 اس ام اس یزنید؟ ممنونم
مامان مهرناز
11 تیر 92 0:20
تولد بابا ییت مبارک اوا جون
قربون تو دخمل ناز وشیرین زبون


ممنون گلم
مامان منصوره
29 تیر 92 14:16
سلام
من شنیدم فقط آفتاب اول صبح تا 9 صبح مفیده، بقیه روز نور آفتاب سرطان زاست و بچه ها حتماً کرم ضد آفتاب بزنن و حتی الامکان تو آفتاب نرن . حالا باز تحقیق کن


واااااای راست میگی؟؟؟ اما دکترش چیزی به من نگفت اتفاقا گفت فقط ده دقیقه تو جزززز آفتاب!!!!