سفرنامه آنتالیا 2
سفرنامه آنتالیا 2 خوب بریم ادامه خاطرات سفر البته بیشتر به روایت تصویر 
چون عکسا خیلی زیاد بود تو یه پست نذاشتم که سنگین بشه.
تو پست قبلی گفتم که دونه هات تو فرودگاه مخصوصا خیلی اذیتت کرد و نمی تونستی کفش پات کنی اما وقتی رسیدیم هتل برات پماد زدم و خوابیدی و صبحش دیگه چیزی نمی گفتی خدا رو شکر اما این مریضی هرچی که بود باعث شد که تو توی این چند روز لب به غذا نزنی 
با وجود اینکه انواع و اقسام غذاها اونجا بود اما هرچی برات میووردم نمیخوردی و منم خیییییییییلی دلم میسوخت که حالا چه وقت مریض شدن بود تازه قائله به اینجا ختم نشد از روزای بعدی سرماخوردگی هم بهش اضافه شد عطسه و آبریزش بینی شدید 
فکر کنم تو استخر که رفته بودی بهت باد خورده بود خلاصه اینکه خیلی بی حال بودی تو سفر و همش تو کالسکه ات خوابت میبرد اما تو ساعتهایی که بیدار بودی خدا رو شکر خییییییییلی کیف کردی 
تو اتوبوسی که از اسپارتا به سمت آنتالیا میرفتیم ایییییینقدر این شعر حسنی نگو بلا بگو رو اونم با صدای تا ته بلند گذاشته بودی که فکر کنم همه رو کلافه کردی هرچیم که صداشو کم می کردیم خودت سریع تا ته بلندش می کردی
حالا عکسا...
اینجا رستورانه هتله موقع صبحانه این آقاهه رولت تخم مرغ درست می کرد با محتویاتی که هر کی م یخواست سفارش میداد حیف که تو لب نزدی 
:
بازم رستوران:
روز اول بعد از خوردن صبحانه رفتیم که یه گشتی توی هتل بزنیم:
اینجا استخرایی بود که به صورت طبیعی درست کرده بودن با سنگای مرجانی و کف شنی خییییییلی خوشگل بود.
تو هم که مهلت ندادی بریم مایو اینا بپوشیم تا چشمت به اب میوفتاد همش می گفتی آب بازی آب بازی اینجا مجبور شدیم بذاریم پاتو بکنی تو آب:
دیگه آماده شدیم بریم آب تنی البته اینجا تو توی کالسکه خوابی:
اما خییییییلی زود بیدار میشی و ...
اینم بار وسط استخر:
ظهر رفتیم ناهار و بعدشم خواب ظهر و عصری دوباره اومدیم استخر:
اینم شبش که تو دیگه خییییییییلی خسته بودی و دوباره تو کالسکه خوابت برده:
شام اون شب منوی دریایی بود کللللللی غذاهای مختلف با ماهی و میگو و خرچنگ و صدف و ...
دوباره لا لا کردی:
همش عینک منو میگیری و اینجووری میزنی بالای سرت 
:
این یکی از استخرای مخصوص بچه هاس البته یکی دیگه مفصل با سرسره و اینا هست که تو پست بعدی عکساشو میذارم:
تا بچه ای رو میدیدی سریع می رفتی طرفش و بلند می گفتی سلاااااااااام نی نی اون بیچاره هم که زبون تو رو نمیفهمید و تو هم هی تکرار می کردی و منتظر جواب بودی فیلمشم ازت گرفتیم خیییییییییلی باحاله
اینم ویوی اتاقمونه :
ادامه دارد...
عکس ها هم خیلی قشنگ مثل همیشه اما بازم عکس میخوام
حالا خوب هر وقت بساط قلیون من در حال غر زدنم
.gif){kind=small}
اواااااااا یعنی فقط عکسهاتو نگاه کردن گفتم ماشالله چقدر لباس لختی بهت میادددددد
الان خوب شده حالش؟
عکساتون عالی بود همه چی شیکُ بی نقص بوده! 
اين سومين باره رمز ميخوام
------------------------------------------------
ممنون عزیزم لطف داری