انتخاب دکتر آوا خانوم
روز شنبه قرار بود که برای چک کردن زردیت و کلاً سلامتیت ببریمت پیش دکتر. من و بابایی تصمیم گرفتیم که دیگه دکتر همیشگیتو انتخاب کنیم و یکبارکی ببریمت پیش اون. بعد از شور و مشورت تصمیم گرفتیم دکتر افتاده رو که دکتر میعاد هم هست و ازش راضی هم هستن به عنوان دکترت انتخاب کنیم.
روز شنبه 21 آبان ما برای اولین بار شما رو بردیم دکتر. دکتره خیلی بداخلاق بود اما منشیش میگفت مریضه و امروز قش کرده و از این حرفا امیدوارم روزهای دیگه بهتر باشه!!!
معاینه ات کرد و گفت خدا رو شکر خیلی سالمی من گفتم که تو همش خوابی و کم شیر می خوری اما آقای دکتر گفت اگر به اندازه کافی شیر نمی خورد الان اینجووری سرحال نبود و به باباش زل نمیزد
بعد هم بابایی یه لحظه کریرت رو گذاشت رو تخت معاینه که دکتره تا دو ساعت داشت دعواش می کرد که اینجا باید همیشه تمیز باشه و اینا بیچاره بابایی مونده بود چی بگه
برای زردی هم گفت که دیر آوردینش و هوا تاریکه معلوم نمیشه و فردا آزمایش برات نوشت و گفت جوابشو پشت تلفن بگید تا بگم چیکار کنید.
خلاصه فرداش یعنی روز یکشنبه رفتیم بیمارستان دی برای انجام این آزمایش و گرفتن گواهی تولد برای شناسنامه. از دست کوچولوت خون گرفتن من که دلشو نداشتم حتی نگاه کنم اما تو خواب بودی و جیکت در نیومد الهی قربونت برم که اینقدر خانومی جواب آزمایش رو که گرفتیم زردیت 14.7 بود که آقای دکتر گفت نیاز نیست بری بیمارستان اما شیر باید زیاد بخوری اما توی فسقلی که همش خوابی و موقع خواب هم هرکارت می کنیم دهنتو قفل می کنی و شیر نمی خوری و بیدار هم نمیشی تا دلت نخواد ای بدجنس امیدوارم برات مشکلی پیش نیاد
بعدشم رفتیم مرکز بهداشت قائم برای انجام آزمایشات غربالگری برای شناسنامه وقتی رسیدین خانومه داشت در رو می بست که خدا رو شکر کلیدش گیر کرده بود با کلی التماس راضیش کردیم که آزمایشتو انجام بده الهییییییییی بگردم برات که موقعی که داشت از کف پات خون می گرفت تو بیدار بودی و خودتو کشتی اینقدر گریه کردی من و بابایی که دلمون برات کباب شده بود
راستی یادم رفت بهت بگم که از رویان زنگ زدن و گفتن چون سلولهای نمونه خون گرفته شده کم بوده قراردادمونو باید بریم فسخ کنیم چون ظاهراً موقع خون گیری جفت پاره شده بوده و خون کم بوده من و بابایی خیلی ناراحت شدیم . از خدا می خوام که تو رو همیشه سالم نگه داره و ان شا ا... که هیچ وقت به این چیزا نیاز پیدا نکنی.