آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

آوای دلنشین

آب بازی خونه آواییه بابایی

1393/3/25 9:19
نویسنده : مدیر
2,878 بازدید
اشتراک گذاری

این هفته قرار بود بریم قم چون خونه خاله زری (خاله بابا شهاب) مولودی بود کلللللی ذوق کرده بودی همش می گفتی بریم قم پیش آواییه بابایی (گفته بودم که بابا جوون قم میگی آواییه باباییچون هی اینو برات میخونه) خونه مامان جوون اینا بودیم رفته بودی کفشاتو پوشیده بودی می گفتی می خوام برم قم خندونک تا کارامونو کردیم و راه افتادیم شد ساعت 11 شب تو هم تو ماشین خوابت برد وقتی رسیدیم از ذوقت سریع بیدار شدی و با ذوق گفتی هووووللللاااا رسیدیم و دست میزدی .

نصف شب بودیم و بیچاره مامان جوون اینا خواب بودن مامان جوون اومد درو باز کرد تو حالت گرفته شد چون دوست داشتی باباجوونو ببینی و همیشه بابا جوون درو برامون باز می کرد سرتو گذاشتی رو شونه من بهت برخورده بود بعدشم با غر و لوند رفتیم تو اتاق و گرفتی خوابیدی اگه باباجوون اومده بود درو باز کرده بود مطمینم به این راحتیا دلت نمیومد بخوابی خدا بهمون رحم کرد خنده

از ذوقت کله صبح از خواب پاشدی هنوز همه خواب بودن هی بهت می گفتم بابا خوابن همه بیا بخواب اینقدر منتظر موندی تا آواییه بابایی بیدار شد و خوشیهای تو هم شروع شد حیاط و شلنگ و قد قد قدا و ....

بعدشم که این استخربادیتو از تهران آورده بودیم تا آب کنیم و با نرگس آب بازی کنید. هر چند با استخرایی که تو رفتی بعید میدونم این استخر به دردت بخوره اما از هیچی بهتره دیگه خندونک

استخر قبل از آب کردن:

اینجا نرگس داره شلپ شلوپ می کنه و تو دوست نداری آب بپاشه تو صورتت روتو بر می گردوندی و عصابی شده بودی خنده بعد بلند شدی اومدی از استخر بیرون گفتی من اصلا خدابظ شدم گفتم چرا مامان؟ با حالت شکایت گفتی خوب آب میپاشه دیده

اینجام داری اشاره میدی میگی مادی پادوله (muddy puddle ) هر جا گدال آب میبینی میگی مادی پادول کنم از کارتون peppa pig یاد گرفتی:

اینم از وروجک بازیای تو و نرگس رفتید بالای تخت مامان جوون اینا اینجووری خوابیدید ببین با اون ظرفه چه بالشی واسه خودت درست کردی خنده:

خیلی خوب دیگه با نرگس بازی می کنید مثل قبل همش با هم دعوا نمی کنید خندونک به عمه زهرا هم خییییییلی بامزه میگی عمه لحنت عاااالیه با تشدید خنده

این عکسم واسه روزه مولودیه وقتی ساندویچ دادن بچه های بزرگ تر همه دورهم نشسته بودن و ساندویچ میخوردن توه فسقلی هم خودتو داخلشون کردی و مثل خانوما نشستی کنارشون قه قهه منم سریع شکار لحظه ها کردم:

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

عکسای پایین مربوط میشه به مهدت که با دوربین خود مهد تو روزای مختلف ازتون گرفتن:

اینجا دارن براتون دسر درست می کنن ای جوووونم موش موشک من ببین چطور خانوم نشستی:

اینم مربیتون مریم جوونه که خییییییلی دوسش داری و خیلی خیلی مهربونه:

هههههی وااااااااایه من که اونجا نیستم که همش موهاتو درست کنم ببین با چه وضع موهای آشفته ای ازت عکس گرفتن خنده این خانوم خوشگلی که کنارته لیانا خانومه که خییییییییلی شیرین و بامزه اس من که عاااشقشممحبت:

ای جووووووووونم عششششششششق مامان این عکستم خیلی دوست دارم بوسمحبتبغل:

خدا رو شکر خیلی مهدتو دوست داری دیشب بهت میگم بریم بخوابیم دیگه میگی که بعدش بریم کُدا؟ مهدکودک؟ میگم بله میگی مهد کودک شادان؟ واااااااای از دستت مررررده بودم از خنده گفتم اینو کی یادت داده گفتی مَیَم جوون زبانبوس

از وقتی که مهراد به دنیا اومده و دیدی شیر می خوره همش یاد بچگیت میوفتی میگی میمی بخورم و بچه کوچولو میشی میای بغلم و مثلا الکی میمی میخوری خیییییییییلی حس خوبی بهم میده محبتبغلبوس

اعداد انگلیسی رو از 1 تا 10 میشماری فقط به three میگی فی قه قهه به خاطر نحوه تلفظ انگلیسیش که احتمالا از پپا پیگ یاد گرفتی

abcd رو هم که کامل بلدی این یکی رو حتما تو مهد یاد گرفتی

یکی از کلماتی که عااااشق تلفظت هستم شخصیت Grandpa pigg هست که تو بهش میگی گامپاپِگ عاااااشق این تلفظتماااااا بغل

از تو کارتون خیلی چیزا رو یاد گرفتی اون روز بابا شهاب داشت از من می پرسید که می تونه برات بستنی بخره می خواست تو نفهمی گفت ice cream بگیرم تو سریع گفتی آیس کریت بستنی؟؟؟ خنده

چند وقت پیش داشتم میبردمت مهد دقیقا وقتی از جایی که تصادف کرده بودیم گذشتیم گفتی مامان یادته تصادف کردیم منو میگی اینجووری شده بودم تعجب

چطور بعد از اینهمه مدت حتی کوچه اش یادت مونده بودمتفکر

یا وقتی از جلوی بانک رد شدیم با اینکه یکی دو بار بیشتر نیومدی اونجا به محدوده اش که رسیدیم سریع گفتی یادته رفتیم سله کار بوس یعنی کلاااا من عااااااااشق این یادته گفتناتم هاااا بغلمحبت

من همیشه تو خونه که قربون صدقه ات میرم میگم تو عشششششق منی یه بار همینجووری داشتم باهات بازی می کردم اومدی خودتو لوس کنی پرسیدی مامان من عشق شمام ؟ واااااااااااااای منو میگی کلللللللللی گرفتم چلووووندمت و بوست کردم بوسبغل

خیلی چیزا رو که می خوای دست بزنی مثل لوازم آرایش یا کرم های منو بهت میگم این برای شما ضرر داره چند روزه پیش اومدی موبایلمو گرفتی میگی مامان موبایلتو میدی؟ برام ضلل نداره

 

 

 

پسندها (16)

نظرات (38)

سارا
25 خرداد 93 14:26
سلام خوبید من سارا هست م خواننده خاموش که عاشق وب آوا هستم تنها وبی که دنبالش میکنم شما واقعا یه مامان نمونه آیداهو روز بزارید تو یه پست بدون رمز ممنون میشم دو سال وب آوا رو چک میکنم دوست دارم همشو ببینم به خاطر وب زیبایی که دارید تبریک مبگم.مرسی. -------------------------------------------------------------------- ببخشید متوجه نشدم چی رو بذارم تو یه مطلب بی رمز؟؟
sanaz
25 خرداد 93 14:59
واقعا روزشمار آوا شده بخشي از زندگيم. روزايي كه وبلاگ آوا آپ ميشه اون روز خستگي كمتر مياد سراغم. هميشه سالم و تندرست باشه زير سايه پدر و مادر و پروردگارش
مامان الهام کوچولو
25 خرداد 93 15:01
عاشقتم به خداااااااااااااااااااااااااااا.هرچی می پوشی بهت میاد عزیزم.
مامان مهدیه
25 خرداد 93 15:56
ای جووووووووووووونننننننننننننم چه زبونی داره ماشاالله
مامان شینا
25 خرداد 93 18:39
دختر باهوش چقد شیرین زبونی میکنه ماشالا
نفيس
25 خرداد 93 18:54
من ديگه خدابظ شدم خيليييي بامزه بود علنا اعلام نارضايتى كرده ها يه جاهايي آوا خيلي شبيه خاله شميم شده
نازنین
25 خرداد 93 23:51
سلام.جدیدا خیلی به وبلاگتون سر میزنم.خیلی وبلاگ باحالی داری.روحیمو به کل عوض می کنی.مرسی
مامان آويسا
26 خرداد 93 8:03
عزيزم جالبه ها خييلي كاراي بچه ها مثل هم ميمونه فك كنم ذاتيه آويساي منم دقيقا هوس ممه خوردن كرده كلماتي كه از پپا يادميگيره و درجاي خودش ميگه باعث تعجبمون ميشه
مامان آوا
26 خرداد 93 8:42
عزیزم.ماشالا.شیرین زبون شده
صدف
26 خرداد 93 10:14
خدا حفظش کنه این دختر شیرین زبون رو...
عشق مشکی یواش
26 خرداد 93 10:16
سلام راستش دیدم راست میگین خیلی هات براتون نظر میزارن و جواب دادن به همشون کار سختیه برا همین تصمیم گرفتمبه جای هر روز هر چند روز یکبار بیام تا بتونید به نظراتم جواب دهید آخه به من میگن زری حساس اگه بهشون جواب ندین ناراحت میشم با آرزوی روزهای شاد و زیبا برای شما --------------------------------------------------------------- مرسی عزیزم
مريم
26 خرداد 93 10:54
سلام اين يادته خيلي بامزه است واسه ايس كريم بستني هم نگو كه تو زمين ولو شدم اوا جون خيلي شيرينه
رها
26 خرداد 93 11:25
عشقیییییییییییییییییییییی به خدا عزیزمممممممممممممممممم
سارا
26 خرداد 93 12:52
ای خدااااااااا من خدابظ شدم!!! وای که چقد بچه ها تو این سن شیرین حرف میزنننننننننننن! ای آوای جوجوووووووو عمه رو با مهارت خاصی تلفظ میکنه بچه!!! ای وای خدا آیس کیم!!!!!!!! صفورا جان مام یه آبجی کوچولو داشتیم الان ماشالا خانمی شده! اونم بچه بود ما جلوش بعضی خوراکیا رو رمزدار میگفتیم! این آجیه ما عاشق موز و شیر بود! مام اسمشونو گذاشته بودیم سلطان جنگل و غذای میمونا! یه بار مامان داشت به بابا میگفت برگشتنی غذای میمونا و سلطان جنگل یادت نره هاااااااا !!! یه دفه فسقلی از آشپزخونه موز به دست اومد بیرون گفت عه دونه غجای میمونا دالیم نَخَل!!!! ------------------------------------------------------------------- واااااااااای خدااااا مرررردم از خنده
mozhgan
26 خرداد 93 13:56
سلاااااااااااااااااام صفورا جان از طرف من حسابی اوا جون رو بچلون چقد لحن صحبت کردنش بانمکه منکه دلم واسش غش میره بوووووووووووووووووووووووس واسه اوای عزییییییییییییییییییییییییز
دوستدار آوا
26 خرداد 93 15:02
عزیزم چقدر شیرین زبونی میکنی
شبنم
26 خرداد 93 16:27
هزار ماشالا خیلیی خوشحال شدم از خوندن این تاپیک آوا جوونم رو از طرف من ماچش کن صفورا جوون
آنا
26 خرداد 93 21:17
وای عزیزم...!!!!!!!!!! چه بامزه شده آوای!!!
مریم مامان شاینا
26 خرداد 93 22:06
فدای شیرین زبونیهات
مامان آنیسا
27 خرداد 93 0:42
به به خوش به حالتونایشالا همیشه شاد باشیدعروسک نازتو از طرف من ببوس صفورا جون
سارا
27 خرداد 93 1:33
غروبی تلفنی برای مامانم داستان آیس کیمو گفتم کلی خندیده میگه گفت جریان غذای میمونا رو میگفتی به دوستت!!!
كتايون كلوپ دوستان قديمي
27 خرداد 93 6:28
ماشالله به اين شيرين زبوني هاي اوا صفورا جونم الهي نگهدارتون باشه
مامان آنيسا
27 خرداد 93 13:06
همه عکسا عالی بود اما شیرین زبونیهاش یه چیز دیگه
مامان آنيسا
27 خرداد 93 13:07
صفورا من همیشه میام پیشت اما تو خیلی کم میایآخه چرااااااا
مامان الی
27 خرداد 93 17:08
همیشه خوش باشین عزیزم
فرزانه مامان نازنین زهرا
28 خرداد 93 2:34
بوس برای آوایی عزیزم با این هوششماچ]ماچ] صفورا جون اسم کارتنی که میبینه رو زیاد نشنیدم سی دیست یا شبکه کارتونی میزاره اگه میشه اسم دقیقشو و اینکه چجوری تهیه کنم برام در وب نازی جواب بده ممنونم
مامانی هیما
28 خرداد 93 8:42
وای مامانی چقدر شیرین صحبت میکنه عزیزم
دختر آسموني
28 خرداد 93 9:56
صفورا جان خيييييييييييييلي ممنون.خيلي ازت خوشم اومده مي دوني آخه بعضيا همه اطلاعاتشون سريه و اين جور چيزا رو نمي گن. واقعا مرسي از محبتت. راستي شماره ثابت ندارن؟! به اميد دوستي هاي بيشتر.
mahsa
30 خرداد 93 20:38
سلام صفورا جون ممنون که به وب سر زدینبعد از مدتها آپ کردم از طرف من این آوا رو ببوووووووووووووسش که عاااااااااااااااااااااااااااااااشقشم با این حرفای شیرین ماشاالله خیلی زرنگه
✿ آناهیتا مامانیه آرمیتا ✿
2 تیر 93 12:37
وای عکست آخریت خیلی نازه عزیییزم
lili
2 تیر 93 18:23
مامان جان جان))شما نمیخوای پست جدید بذارید؟؟نمیگید مردم منتظرن؟؟میبینید چ خواننده های پررویی دارید
فرزانه مامان نازنین زهرا
3 تیر 93 1:57
سلام کجایید خانم خوشگلا ؟؟؟؟ دلمون براتون تنگ شده .امیدوارم حالتون خوب باشه ودرکنار هم خوش باشید اینا برای آوا جونی
جیران بخشنده
3 تیر 93 11:59
سلام آوا جونم سلام صفورا جونم دلم خیلی براتون تنگ شده بود بالاخره امتحانا تموم شد و وقت کردم بیام بهتون سر بزنم بیش تر پستاتون و خوندم اگه دوست داشتین رمز اون پستا رو بهم بدین اینم آدرس ایمیلمهjeyranbakhshandeh@gmail.com
آرزو
4 تیر 93 12:46
سلام صفورا جون من ازخواننده هاي خاموش هستم اگه امكانش هست لطف ميكني رمز به منم بدي ممنون ميشم baesfand@ymail.com
مامان سمانه
4 تیر 93 15:35
خصوصی
مينا مامي سام
4 تیر 93 15:39
ماشالا به اين دختر نازنازي. من گهگاهي از طريق وبلاگ يكي از دوستان بهتون سر ميزنم. اگر با تبادل لينك موافقيد همديگرو لينك كنيم. خوشحال ميشم به من و پسرم هم سر بزني.   ----------------------------------------------------------------- خوشبختم از آشناییتون
مامان معصومه
4 تیر 93 16:22
ای جونم چه دختر باهوش و دوست داشتنی ماشالله. خاله جون به ماهم انگیلیسی یاده بده
مهدی
6 تیر 93 23:32
سلام .من از سایت شما بازدید کردم لطفا ما رابا اسم رویا موزیک لینک کنید.ممنونم