آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

آوای دلنشین

دوماهگی و خاله شمیم

سلام آوا من فردا امتحان قرآن دارم برای همین دیگه چیزی واست نمی نویسم.چون مدرسه درس معلم..... من تورو خیلی دوست دارم توام فکر کنم منو دوست داری چون هر وقت میام پیشت قهقهه می زنی قهقهه درست؟ فکر کنم بزرگ شی باید اشتباهات منو بگیری. به هر حال دوست دارم آوا کوچولو 3> 3> ...
10 دی 1390

بی تابی

عزیز دل خاله چند وقتی بود چیزی واست ننوشته بودم ببخشید عزیز دلم نمی دونم مامانت چرا هی  میگه پرستار بگیریم واست من دوست دارم تو ، تو ناز و نعمت بزرگ شی. تازه قربونت برم خونتون تو لنگری مدرسه ی منم تو لنگری هر وقت از مدرسه بیام به سرویسم می گم منو بیاره پیشه تو. بابات هی میگه بنویس بنویس... منم نمی دونستم چی بگم به دنیا امدی نیای دفتر کتابامو خط خطی کنی ولی چون خیلیییییییی دوست دارم هر چقدر می خوای خط خطی کن دوست دارممممممممممممممممممم زود زود میام پیشت کلی بوس ...
3 شهريور 1390

خاله

سلام عزیزم حتما منو می شناسی من خاله کوچیکم که 10 11 سالمه اونیکه باهات حرف می زنه اونی که وقتی مامانت عمل داشت تو بیمارستان بود. من تو رو خیلی دوست دارم و دوست دارم که اسمت رها بشه. ولی هر چی به مامانت می گم نمیزاره. مامانت دوست داره اسمت آوا شه. بابات دوست داره اسمت ساره بشه. مامانه خنگتم رفته نظرسنجی گذاشته که اسمت رها یا آوا یا ساره بشه. ساره هیچی رای نیورد نمی دونم تو چی دوست داری ولی امیدوارم که رها رو دوست داشته باشی رها 5 تا رای اورد. و آوا 7 تا امیدوارم اسمت رها بشه ولی تا اسمت معلوم نشه ما عزیزم صدات می کنیم عزیزم. خیلی دوست دارم قربونت برم از طرف خاله شمیم جون ...
7 مرداد 1390

خاله ی بچه

سلام خواهر زاده ی عزیزم اولین باری که مامانت به من گفت تو رو حاملس باورم نمی شد ولی کم کم صدای قلبت رو شنیدم صدای قلب نازکت رو این ماهی گنده بودی 2 ماهت بود من دارم لحظه شماری می کنم تا تو بیایی           از طرف:خاله ی بچه - 10 ساله
3 ارديبهشت 1390
1