آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

آوای دلنشین

روضه حضرت زهرا - اولین کتاب

1391/1/19 9:11
نویسنده : مدیر
1,997 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز خونه مامان جوون قم روضه حضرت زهرا بود و ما هم رفته بودیم بعد از روضه تو کللللللی واسه همه دلبری کردی هرکی باهات حرف میزد بهش می خندیدی و مثل همیشه خیلی خوش اخلاق بودی و همه ازت تعریف می کردن قلب قلب ماچ

اینم عکس های قبل از روضه

آوا در حال سخنرانی و نوحه خونی:

 

خاله شمیم زحمت کشیده بود و قبل از تولدت یک سری از کتابای شعر می می نی رو برات خریده بود منم گاهی اوقات میشینم و برات این کتاب شعرا رو می خونم چون رنگ رنگیه تو هم دوست داری و میشینی نگاه می کنی و همش می خوای باهاشون بازی کنی.

دیشب که داشتم وبلاگتو آپدیت می کردم یکی از این کتابا رو داده بودم دستت که بازی کنی تو هم حسسسسسابی سرگرم شده بودی و هیچی نمی گفتی یهو برگشتم دیدم که کتابتو 3 تیکه کردی و اینقدر کرده بودی تو دهنت که یه تیکه هاییشو کنده بودی و شایدم خورده بودی خنده آخه عزیز دل مامان کتاب برای خوندنه نه برای خوردن ابرو

اینم عکس اولین کتابی که پاره پوره کردی:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان مریمی
20 فروردین 91 17:17
خاله جون الان توی دلت کتابه یعنی؟؟؟
مامان مریمی
20 فروردین 91 17:17
هانا به روزه
خانمی
20 فروردین 91 20:33
به به این روضه شنیدن داره ها
مامی مائده
20 فروردین 91 22:56
وای کلی خندیدم از دست این آوا کوچولو قربونت برم من که اینقدر شیطونی پرنیا هم می می نی داره ولی هنوز سالمه کی به این روز در بیاد خدا میدونه هههههههه
مامان محمد مهدی
20 فروردین 91 23:31
ای جانم چه عسلی داری انشاالله زیر سایه ی الطاف بی بی فاطمه ی زهرا فرزند سالمی داشته باشی
مامان یکتا
21 فروردین 91 15:40
الهی قربونت برم خاله جان با اجازه مامانی لینکت می کنم دوستت دارم
مامان ترنم کوچولو
22 فروردین 91 15:08
ما خبر نداریم خوردن کتاب از خوندنش بیشتر لذت داره الهی عزیزم.ترنمم کم مونده بود کتابشو به این روز بندازه که به موقع به داد کتاب بیچارش رسیدم.
ازاده مامان هانا
22 فروردین 91 20:34
عکسشوووووووووووووووووووووووووووو خانوم سخن رانیم میکنی حالا؟؟؟؟؟ دم خاله شمیم گرم . صفورا گفته بودم عاشق شمیمم. خیلی ماهههههههههه
شب بو
27 فروردین 91 1:43
ای جانم ای آوا خانوم خوشگل و مامان هنرمندمش من به طور اتفاقی با این وبلاگ آشنا شدم اما الان مرتب منتظرم که صفورا خانوم اینجا رو به روز کنن تا منم عکسهای جدیدتری از آوا گلی ببینم ایشالا زنده باشین و تندرست دل تون شاد و لب تون خندون
مامانی فری
23 اردیبهشت 91 9:27
در میان دستهایت عشق پیدا میشود زیر باران نگاهت نسترن وا میشود با عبور وازه ها از گوشه لبهای تو مهربانیهای قلبت خوب معنا می شود زن لبخند خداوند است تقدیم به شما که زیباترین لبخند خدایید