اولین تکونای تو
سلام دخمل کوچوی من
قربونت بشم که مثل مامان و بابات اینقدر شیطونی و آرومت نمیگیره
یه چند روزی میشه که یه احساسی مثل ویبره موبایل سمت چپ زیر شکمم حس می کنم اولش همش میگفتم خدایا این چیه دیگه نگران شده بودم که نکنه بلایی سرم اومده اما بعدش فهمیدم که این تکونای تووووووووواه
واااااااای هنوزم باورم نمیشه یعنی این تویی که اینقدر تو شکم مامان وول وول می خوری؟؟؟
حالا از دیروز که مطمئن شدم این تکونای تواه دیگه تکون نمی خوری دلم واسه تکونات تنگ شده عزیزم یه حالی به مامان بده شیطون کوچولوی من دیگه شکمم حسابی بزرگ شده حال میکنم وقتی بهش نگاه می کنم این نشون میده که تو داری بزرگ میشی عزیزم
وااااای از اون روزی که لگد زدنت رو حس کنم می دونم که خییییییییییییلی حس شیرین و دوست داشتنیه
خوشحالم که تو هم دختری و یه روزی مثل من می تونی مامان بشی و همه این لذتها رو بچشی
منتظر دیدن روی ماهت هستم
میبوسمت بوووووووووووووووووس