تقویم 1392 آوا-کلمات جدید
سلام دختر گلم خوب از مسافرت برگشتیم و وقت آپ کردن وبلاگه
اول از همه اینکه امسال تصمیم گرفتم برات تقویم سفارش بدم و به عنوان عیدی و یادگاری بدیم به همه خاله ها و عمه ها کلللللللللی همه خوششون اومده بود و تعریف کردن
اینم عکساش:
اینم چاپ شده هاش:
امیدوارم تک تک روزهای این تقویم برامون پر از شادی و خنده باشه
و اما سفر... امسال هم مثل سالهای گذشته و رسم هرسال با همه فامیل مسافرت رفتیم شمال خاطرات و عکسای سفر رو تو پست بعدی میذارم فقط تو این پست می خوام یک سری از حرفای جدیدتو بذارم چون تو سفر همش پیشت بودم و وقت هم داشتم بیشتر کلماتی که میگفتی رو یادداشت کردم:
میشین=بشینم (هر جا می خواستی بشینی مثلا صندلی ماشین، دوچرخه و ... می گفتی میشین میشین یعنی منو بشونم اونجا )
بلغ=بغل
پانِه=پایین (مثلا وقتی رو دوچرخه رو تخت یا جایی باشی و بخوای پیاده بشی وبیای پایین میگی پانه پانه)
تسید=ترسیدم (تا از یه چیزی می ترسی خودت بدو میای میگی تسید
دو وا=دوباره!!!
سیبی=سیب
ماس=ماست
نون=نون
سیتا=ستایش
مَنََّ=میعاد
مِسی=مرسی (حتی هروقت خودت چیزی رو میدی دست ما به جای ما هم میگی میسی )
دودَدِه=دوچرخه
دَلَّه=عینک (نمیدونم چرا به عینک میگی دله اونجا تا صبرا رو میدیدی عینک دودی زدی یگفتی دله دله و عینکشو می خواستی بزنی به چشمت تو مسافرت متوجه شدم خیلی عینک دودی دوست داری و حتما باید برم یه عینک خوب برات بگیرم نمیدونستم میزنی وگرنه قبل از مسافرت برات می گرفتم که اونجا استفاده کنی )
تایی=چایی
عطی=عطیه
آقا دو= آقا جوون
طوطی=بابایی هی بهت میگه طوطی هرچی ما میگیم تو هم تکرار می کنی و تو هم پشتش هی تکرار میکنی طوطی طوطی)
عسلم=خیلی دوست داری عسلم صدات کنم وقتی می خوای خودتو لوس کنی یا گل سری چیزی میزنیم برات که فکر می کنی خوشگل شدی میگی عسلم
بیده=بده (اینو جدیدِ جدید یاد گرفتی تا چیزی می خوای میگی بیده بیده حتی شبا وقتی شیشه شیرت تموم میشه ومیدیش دست من میگی بیده یعنی بگیر!! )
خطنان=خطرناک (اینو خونه عمه طاهره وقتی رفته بودیم عید دیدنی یاد گرفتی می خواستی دست بزنی به چاقوها و عمه گفت نه خطرناکه تو هم دیگه تا نزدیک چاقوها میدی میگفتی خطرنان )
به من میگی مامایی البته به صورت مومویی تقریبا تلفظ می کنی و به بابا میگی بابایی اما وقتی بلند می خوای از دور بابا رو صدا کنی میگی شآب یا شواب خیییییییییلی بامزه اینو تلفظ می کنی
تاب تاب اباسی خدا منو ننا اگه منو ... رو کامل یاد گرفتی فقط اون سه تا نقطه مونده اما هرچی می خوام ازش فیلم بگیرم تو دوربین نمی خونی
آب باسی=آب بازی
کنار=برو کنار
گُشی=گوشی هدفن(خونه مامانجوون اینا هی هدست خاله رو برمیداری میگی گُشی ناناکه برات آهنگ بذارن تو گوشی بعدشم شروع می کنی به رقصیدن باهاش )
کلا از حرف زدنت نمی تونم فیلم بگیرم تا دوربینو میبینی دیگه هیچی نمیگی
یه کار بامزه دیگه اتم بگم تا یه خرابکاری می کنی و من یا بابایی دعوات می کنیم سریع می خندی و باحالت خنده کلتو کج می کنی و میگی سلااااام وووووووووی که دیگه اون لحظه کنترل خنده خیییییلی سخت میشه بدجنس رگ خواب من و بابایی خوب دستته هااااا
اینایی که نوشتم کلماتیه که خودت میگی و کاربردشونو میدونی یه عااااالمه کلمه دیگم هست که ما میگیم و تو هم سریع مثل طوطی تکرار می کنی که دیگه اونا رو حساب نمی کنم.
به زودی با عکسای سفر بر می گردم
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پ. ن. : این تقویمم یکی از دوستای خوبمون فرزانه جوون مامان آیسان کوچولوی خوشگل به عنوان عیدی برای تو فرستاده ممنووووووووووووون دوست خوبم نمیدونی که چقققققققققدر من و آوا رو با این کارت خوشحال کردی گلم....