آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره

آوای دلنشین

نی نی پارتی خونه خاله النا و اولین سینه خیز رفتن تو

1391/3/28 14:46
نویسنده : مدیر
2,927 بازدید
اشتراک گذاری

سلام وروجک مامان چشمک

چند روز پیش خونه خاله النا نی نی پارتی گرفتیم و کللللللللللی از مامانای نی نی سایتی همراه بچه های گلشون حاضر بودن خییییییییییییییلی خوش گذشت و جای همه اونایی که نبودن خالی بود لبخند

نمیدونی چه اوضاعی بود از در که وارد شدیم ووروجکا چه سر و صدایی راه انداخته بودن چندتا از مامانایی که تا حالا ندیده بودیم دیدیم و خلاصه کلی هم به خاله النا زحمت دادیم. البته بگذریم که تو نمیدونم چت شده بود که آخرای مهمونی زدی زیر گریه و تا آخرش پدر منو در آوردی متفکر

بچه ها کلللللللی با اسباب بازی های هم حال کرده بودن و هر کسی دوست داشت با اسباب بازی اون یکی بازی کنه از خود راضی

وقتی که میذاشتیمتون وسط که ازتون عکس بگیریم همتون با هم شروع می کردین به گریه نمیدونم چرا!!!!آخ

اینم عکسای اون روز:

رديف بالا: مريمي مامان هانا - من و تو - سارا مامان آرتين - گلاره مامان بنيتا - النا مامان آرتين - زهرا مامان مه سما - سهيلا مامان آرتامهر - رومينا مامان اميرمهدي - مريم مامان هيراد

ردیف پایین: یاسمن مامان رادین – مریم مامان پندار – مریم گلی مامان سبحان – حدیث مامان مشکات – دوست مریم – سارا مامان ونداد

تو عاشق این توپ چرمیه شده بودی و همش دنبالش بودی ولی چه کثافت کاری کردیدا اسباب بازی های همدیگرو می کردید تو دهنتون مثلاً این توپه یه دور تو دهن همتون رفته بود خنده

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

از اونجا که برگشتیم فکر کنم چون تو دوستاتو دیده بودی که بعضیاشون چهاردست و پا میرفتن، به غیرتت برخورده بود و برای اولین بار وقتی برگشتیم خونه سینه خیز رفتی. وسط حال دمر گذاشته بودمت وقتی رفتم و اومدم دیدم کلللللی جا به جا شدی مبااااااااااااااارکه دختر کوچولوی مامان ماچبغلقلب البته همش در حال چرخشی بیشتر سینه خیز می چرخی و زیاد حوصله نداری جا به جا بشی تنبل خانوم زبان

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان ترنم کوچولو
30 خرداد 91 9:29
به به جمعتون جمعه.جای ما خالی راستی صفورا جون کم لطف شدی دیگه بهمون سر نمیزنی
خاله سمیرا
30 خرداد 91 12:29
تنبلی دخملمون ارثیه عزیزم!!!!
خاله انقدر از دست تنبلیه مامانت کشییییییدم که نگو(بین خودمون باشه ها تربچه خاله )


پروووووووووووو
خاله مریم مامان هانا
30 خرداد 91 12:33
مبارکه سینه خیز وای وای چه بلبشویییییییییییییی
saba
30 خرداد 91 14:55
وووووووووی قربون نگاه کردنت برم خاله که همتون انگار هیچی اسباب بازی نداشتین که اینجوری به اسباب بازیها نگاه کردین...
الناز(مامان بنیا
1 تیر 91 10:46
ای جانم جای من با بنیا خالی
سارینا مامان آرمان
1 تیر 91 12:25
انشالله همیشه به شادی دور هم جمع بشید خوشبحالتون آوا جونی هم روز به روز داره خوشگلتر مشی خاله جونم اسپند یادت نره
ازاده مامانه هانا
1 تیر 91 17:47
جونممممممممم چه عکس قشنگیییییییییی حیف که نبودم کاش کار مسخره منم تموم شه بیام عقده ای دارم میشمااااااا همیشه به خوشی صفورا جونمممممممممممم ریزه میزرو ببوس که انقده شلوار جین بهش میاد کشته منو لباساش
ملیحه
1 تیر 91 22:52
چقدر نینی خوشمزههههه منم میخوامممم همتونو دوست دارم مخصوصا تو اوا خوشگله
مامان نخودی
3 تیر 91 9:10
مننننننننننننننننننننننن چیییییییییییییییییییییییییییییی؟وای همه بودن که معلومه حسابی خوش گذشته ایشالا یه مهمونی باشه من و امیر مهدی هم بیایییییییییم بلکه غیرت این امیر مهدی ما هم به جوش بیاد
یاسمن مامان رادین
3 تیر 91 11:26
صفوراااااااا جووون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا نمیدونی بچه چش بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گشنه اش بود دیگه.........
هزارماشاالله 2 تا کاسه بیسکویت خورد سیر شد ،ساکت شد
همش تقصیرا رو بنداز گردن بچه بی زبون

نمیتونه از خودش دفاع کنه


حالا تو حتماً باید آبرو ریزی می کردی تو وبلاگ بچه آخه آدم برای گرسنگی اینقدر کولی بازی در میاره؟؟؟؟:-p
مینا مامی لیانا
5 تیر 91 19:47
وای چه خوشگله این نی نی پارتی به به چقدر نی نی ناز
روشا...مامان ساینا
7 تیر 91 18:38
جای من و ساینا خالیهههههههههههههههه گریهههههههههههه ایشالا همیشه به خوشی صفورا جان هوارتا برای آوای خوش تیپ......
مریم مامان پندار
21 تیر 91 15:14
عزیز اخه توپه مال پندار بود از ابادان اومده بود طعم خاصی داشته برا بچه ها جدید بوده(دور از شوخی حسابی شسته بودم تمیز بود)
زهرا
6 مرداد 91 18:37
هر چند وقت دلم وایه وبلاگ اوا کوچولو تنگ میشه ومیام دوست دارم بدونم مامتن وبابای اوا کوچولو شغلشون چیه که میتونن اینقد خوب واسه اوا کوچولو وقت بزارن اگه میشه لابلای نوشته ها بزارین


والا جفتی کارمندیم