نی نی پارتی خونه خاله النا و اولین سینه خیز رفتن تو
سلام وروجک مامان
چند روز پیش خونه خاله النا نی نی پارتی گرفتیم و کللللللللللی از مامانای نی نی سایتی همراه بچه های گلشون حاضر بودن خییییییییییییییلی خوش گذشت و جای همه اونایی که نبودن خالی بود
نمیدونی چه اوضاعی بود از در که وارد شدیم ووروجکا چه سر و صدایی راه انداخته بودن چندتا از مامانایی که تا حالا ندیده بودیم دیدیم و خلاصه کلی هم به خاله النا زحمت دادیم. البته بگذریم که تو نمیدونم چت شده بود که آخرای مهمونی زدی زیر گریه و تا آخرش پدر منو در آوردی
بچه ها کلللللللی با اسباب بازی های هم حال کرده بودن و هر کسی دوست داشت با اسباب بازی اون یکی بازی کنه
وقتی که میذاشتیمتون وسط که ازتون عکس بگیریم همتون با هم شروع می کردین به گریه نمیدونم چرا!!!!
اینم عکسای اون روز:
رديف بالا: مريمي مامان هانا - من و تو - سارا مامان آرتين - گلاره مامان بنيتا - النا مامان آرتين - زهرا مامان مه سما - سهيلا مامان آرتامهر - رومينا مامان اميرمهدي - مريم مامان هيراد
ردیف پایین: یاسمن مامان رادین – مریم مامان پندار – مریم گلی مامان سبحان – حدیث مامان مشکات – دوست مریم – سارا مامان ونداد
تو عاشق این توپ چرمیه شده بودی و همش دنبالش بودی ولی چه کثافت کاری کردیدا اسباب بازی های همدیگرو می کردید تو دهنتون مثلاً این توپه یه دور تو دهن همتون رفته بود
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
از اونجا که برگشتیم فکر کنم چون تو دوستاتو دیده بودی که بعضیاشون چهاردست و پا میرفتن، به غیرتت برخورده بود و برای اولین بار وقتی برگشتیم خونه سینه خیز رفتی. وسط حال دمر گذاشته بودمت وقتی رفتم و اومدم دیدم کلللللی جا به جا شدی مبااااااااااااااارکه دختر کوچولوی مامان البته همش در حال چرخشی بیشتر سینه خیز می چرخی و زیاد حوصله نداری جا به جا بشی تنبل خانوم