مسافرت شمال- نوروز 92
مسافرت شمال- نوروز 92 خوب و اما خاطرات و عکسای مسافرت
عید امسال هم مثل بیشتر سالها با همه فامیل خاله ها و عمه ها رفتیم شمال... البته همه همه که نه با بیشتر فامیل 
ما همون هتلی که نزدیک ویلاهای خاله اینا بود اتاق گرفتیم که البته فقط شبا برای خواب میرفتیم اونجا و روزا میومدیم پیش همه.
این عکس موقع رفتنه که تو توی ماشین خوابت برده بود: (فقط حالت دستاتو داشته باش 
)
تو ماشین خیلی خانم بودی و اصلا اذیت نکردی خاله شمیم هم با ما اومده بود فقط این آخرای راه دیگه خیلی خسته شده بودی و دوست داشتی از صندلیت بیای بیرون که من آوردمت پیش خودم خدایی حق داشتی آدم بزرگم خسته میشه خوب 
تو محوطه ویلاها کللللللللی دوچرخه بازی و بدو بدو کردی و حسابی کیف کردی:
خدا رو شکر هوا هم هر روز آفتابی و خوب بود
تو رستوارن در حال خوردن میرزا قاسمی:
این از اون خنده الکیاته که بهت میگیم آوا الکی بخند 
اینم یه عکس تو محوطه ویلاها:
این عکسو تو رستورانی که عمو اسماعیل دعوت کرده بود گرفتیم کللللللی راه رفتیم از ویلاها تا بهش رسیدیم همه داشتن از گشنگی میمردن و هی غر غر میکردن که چرا اینقدر دوره اما وقتی رسیدیم اونجا دیدیم که ارزششو داشت یه دریاچه خیلی خوشگل با کلی مرغابی و ... کنارش بود ویوی رستوران خیلی زیبا بود و کلی لذت بردیم:
اینم عکس خانوادگی کنار دریا:
بازم تو و میعاد:
عاشق این بودی که کنار ساحل راه بری اما همش باید دنبالت میدوویدیم ولت میکردیم سریع میرفتی سمت دریا 
:
اینم عکس دست جمعی جلوی ویلا قبل از رفتن به رستوران:
اینم عکس با جد بزرگوارت:
اینم عینک صبرا که گیر داده بودی بزنی و همش تا میدیدیش میگفتی دَلَّه دَلَّه و عینکشو می خواستی بزنی به چشمت دهنتم یه جووری میکردی وقتی عینک میزدی که تو این عکس معلوم نیست کللللی از دستت خندیدیم :
اینم عکس دسته جمعی کنار دریای روبروی ویلا:
این عکس خیییییییییلی باحاله نمیدونم داشتی میوفتادی داشتی میپریدی چیکار می کردی اینجووری افتاده بعدا دیدم تو عکسا 
:
اینم از اون خنده الکیاته هااااا:
خیلی وقتا دوست داری دوچرخه اتو خودت اینجووری راه ببری: (البته میدونم دوچرخه نیست سه چرخه اس هااااا 
)
این چند تا عکسم مال یه قصابیه که میرفتی بهش سفارش گوشت میدادی بعدشم همونجا خودت مواد میزدی و آماده می کردی و به سیخ میکشیدی و خودشم یه منقل بزرگ داشت ووووااااااااای که چقدر خوشمزه بود و چسبید :
اینجام بغل خاله سمیرا هستی:
اینم از خاطرات سفر...
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
آوای خوشتیپ.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
