آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

آوای دلنشین

ادامه مریضی ها-حرفای جدید-باغ عمه

1392/2/14 15:02
نویسنده : مدیر
2,433 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر نااااااااازم ماچبغل

ببخشید بابت این تأخیر چند روزه باید بگم که اصلاً روزای خوبی برامون نبود بعد از مریضی تو من دو روز شدید مریض شدم تب و لرزو حالت تحوع و ... سرکار هم نتونستم برم حتی پرستارت هم مریض شد اوضاع بدی بود بعد از اون هم فکر کنم تو داشتی دندون درمیووردی نمیذاری چک کنم دهنتو که ولی همش دستت تو دهنت بود به مدت 4 شب تا صبح نخوابیده و همش جیغ می کشیدی ناراحتناراحتناراحت منو بابایی واقعاً مونده بودیم که چیکار کنیم دیگه یه شب مثل اون موقع ها که کوچیک بودی گذاشتیم تو پتو و تابت دادیم تا خوابت برد قلبماچ

بالاخره بعد از یک هفته مریضی و مریض داری پریشب اولین شبی بود که راحت تا صبح خوابیدی فکر کنم دیگه قضیه دندونم تموم شده اگه خدا بخواد آخ

خلاصه اینکه نرسیدم بیام و وبتو به روز کنم کللللللللی حرفای جدید یاد گرفتی که خیلی هاشو شاید یادم نیاد که بنویسم.

این عکس جلسه روز شنبه هفته گذشته کارگاه مادر و کودک و کاردستی که با هم درست کردیم:

اینم عکس دوست خوبت امیرمهدی جوون که با هم کلاس میرید:

بعد کلاس هم طبق معمول رفتیم پارک کنار کلاس و حسابی واسه خودت بازی و چرخ سواری کردی:

دیگه یاد گرفتی خودت از سرسره بری بالا تشویقتشویقتشویق اما این پسر شیطونه پشتت میومد و تو حول میشدی و هی بر می گشتی پشتتو نگاه می کردی خنده

 

4 شنبه هم کلاس تشکیل نشد چون حتی بچه خود مربی یعنی خاله سحر هم مریض شده بود این ویروس خییییییییییلی ویروس بدی بود ناراحتنگران

و اما یکم از حرفای جدیدت بگم:

دمایی=دمپایی

صنلی=صندلی

میاد=میعاد

سمیا=سمیرا

دماغ

بشین

بیا

کو

کلًم

نگاشی=نقاشی

شوال=شلوار

دشویی=دستشویی

دوباله=دوباره

کُنُنُل=کنترل

بغل کن

پیشیندا=بشین اینجا

تبلدت مبالک=تولدت مبارک (این روزا نمیدونم چرا گیر دادی همش می خونی تبلد تبلد تبلدت مبالک خنده)

نانا بیذا=آهنگ بذار

و اما شعری که تازه فهمیدم پرستارت یادت داده:

اونایی که قرمزه تو میگی:

یه توپ دارم ققلی

سرخ و سفید و آبیه

میزنم زمین هوا ... خودت پشتش میگی نیمیدونی کجا میه

بقیه اشو هنوز یاد نگرفتی زبان

 

و اما دیروز ظهر باغ عمه زهره تو کرج دعوت بودیم تو حسابی بازی کردی و آتش سوزوندی

اینم عکس تو و خاله شکیبا که جدیداً خییییییییییلی بهش وابسته شدی و همش میگی شبا شبا زبان:

 

وای که دیشب چه بلایی سرمون آوردی شکیبا و شمیم برگشتنه با ماشین ما نیومدن و با ماشین خاله سمیرا اومدن تو هم تا نشستی تو ماشین گفتی شبا شبا و زدی زیر گریه حالا مگه یادت میرفت تا دو ساعت جیغ میزدی به نفس نفس افتاده بودی تا بالاخره فیلمای بچگیتو که تو موبایل بابایی بود برات گذاشتیم یکم آروم شدی و خوابت برد اما یهویی از خواب می پریدی و میزدی زیر گریه و می گفتی شبا ابروخنثی

 

چون این پست طولانی شد روز مادر رو میذارم تو پست بعدی...

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

نرگس مامان باران قلنبه
14 اردیبهشت 92 15:59
خصوصی
مامان آروین (مریم)
14 اردیبهشت 92 16:20
با اینکه اذیت شدین اما خدا رو شکر الان حالتون خوبه ........
آوا جون هم که واسه خودش جیگر شده ........ عکس آخری خیلی بامزه شده .... ماشاالله


ممنون عزیزم
گلاره
14 اردیبهشت 92 17:31
صفورا ماشاله اوا خیلی خب حرف میزنه ها


قربونت
مامان ایسان
14 اردیبهشت 92 18:55
مادر ای پرواز نرم قاصدک
مادر ای معنای عشق شاپرک
ای تمام ناله هایت بی صدا
مادر ای زیباترین شعر خدا
دوسته خوبم روزتون مبارک



ممنون دوست نازنین خودم
مامان ایسان
14 اردیبهشت 92 19:00
قربونه اون حرف زدنت بشم من که دلم واسه شنیدنش یه زره شده
عاشق خودتو کاردستیاتم من
خدا رو شکر که حاله همتون خوب شده انشاالله دوباره مریض نشید

خوش به حالت صفورا شعرم میخونه
ایسان خیلی عقب افتاده تو حرف زدن دعا کن زودی حرف بزنه من دیگه طاقت ندارم
قربونه اون وابستگیت برم به خالت قضیه ایسان و عزیزش هم همین طوریه خیلی جالب وابستگیشون
چقدم که هندونه دوست داری حوس کردم منم


ای بابا اینقدر عجول نباش بچه ها با هم فرق می کن تا 3 سالگی هم جا داره
شب بو
15 اردیبهشت 92 0:10
سلام آوایی سلام صفورا جان
امیدوارم دیگه مریضی به این زودیا و به این شدت سراغ آوا جان و شما و خانواده نیاد ! نمیگم هرگز چون میدونم غیر ممکنه
اما آرزوی قلبی من اینه که همیشه شاد و سلامت در کنار هم باشید
لطفا دعا یادتون نره
نگارین من جمعه آزمون تیزهوشان داره و سرماخوردگی شدیدی گرفته !


آخی الهی بگردم ان شا ا... زودی خوب بشه و امتحانشم خوبه خوب بده
عاطفه مامان الای
15 اردیبهشت 92 3:11
گل من مشتاق دیداریم به ما هم سر بزن خواستی لینکمون کن من یه ماه پیش شما رو لینک کردم با اجازه
سه تا وب دارم خواستی لینکشون کن
www.elay-jj.niniweblog.com
www.elana.niniweblog.com
www.elza.loxblog.com


حالا چرا سه تا!!!
حتما میام پیشتون عزیزم
فاطمه و فائزه ❤♫ ♥ زويشا ♥ ♫❤
15 اردیبهشت 92 3:44
سلام عزيزم.آپم با كلي مطلب طنز.....
زود زود بيا.....منتظر نظراتت هستيم

بازم ميام كه كامل بخونمت


حتما میام گلم
افسانه مامی پارمین
15 اردیبهشت 92 8:49
وای که چقدر بامزه هندونه می خوری عروسک ، آدم رو بد به حوس میندازی


هههههه بفرمایید
مامی مائده
15 اردیبهشت 92 10:09
آناهیتا مامانیه آرمیتا
15 اردیبهشت 92 11:14
وای صفوراجون چقدرسخت بوده این چندروزامیدوارم هیچوقت مریضی سراغتون نیاددوستم
قربونت برم چقدرلباسات بهت میابااون وایسادنت روی سرسره
همیشه به شادی وگردش وباغ رفتن که عاشق اون هندونه خوردنت شدم آواجونی


قربونت آنا جوونم
farideh
16 اردیبهشت 92 0:26
میشه بگین از کجا واسه دخترت پرستار میگیری مرسی


من از شرکت گرفتم عزیزم
جوجه نارنجی ما
16 اردیبهشت 92 1:35
الهی قربونت برم پس چه روزهای بدی داشتین خاله صفورا.خوشحالم که بهتون تو باغ عمه خوش گذشته بوسسسسسس


مرسی گلم
مامان نخودی
17 اردیبهشت 92 7:42
وای من مردم واسه اون کلاهت چقد تو جیگملییییییییییییییییییییییییییییییییییی