آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

آوای دلنشین

20 ماهگی- اندر احوالات خرابکاری های شما....

1392/4/18 14:27
نویسنده : مدیر
2,497 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر کوچولوی مامان که حالا دیگه برای خودت خانمی شدی 20 ماهگیت البته با دو روز تأخیر مبااااااااااااااااااارک هوراهوراتشویقتشویققلبماچماچماچ

اینقدر شیرین شدی و شیرین زبونی می کنی که کلاً وقت نمی کنم از همه شیرین زبونیات اینجا بنویسم هرچند که نوشتنش خیلی هم فایده نداره مهم فیلماشه که صدات و نحوه تلفظت توش باشه که اونم تو فیلم خیلی سخت حرف میزنی اما بازم کلی فیلم از صحبت کردنت گرفتم خیال باطل

یه چیز خییییییییییییلی باحال که جدیدنا یاد گرفتی و یادم رفته بود تو پستای قبلی بنویسم اینه:

وقتی یه کاری می کنی که خیلی دوست داری یا بهت خوش میگذره یا از یه چیزی خیلی حال می کنه میخندی و میگی خیلی دالبه (=جالبه البته بین د و خ تلفظ می کنی قهقهه) وااااااااااااااااای دفعه اول که اینو گفتی نمیییییییییییییییییدونی که چقدر بغلت کردمو و بوست کردمو چلوندمت زبان

وقتی ازت می پرسیم دوستات کین تو مهد میگی میافرین (مهرآفرین- دفعه اول که گفتی کفم بریده بود که اسم به این سختی رو چجووری تلفظ می کنی بغل) بالان (باران) رآ (رها) خیلی باحال اسماشونو میگی به مهدکودکم میگی مَدِه کودک نیشخند

خ رو معمولا ح تلفظ می کنی میحوری (میخوری)

خیلی بامزه تلفن صحبت می کنی صدبارم وسط حرف زدنت میگی کادایی (کاری نداری ) اودابس (خدافظ)

 

دیروز بستنی دادم دستت گذاشتمت تو صندلی غذا که مثلاً راه نیوفتی همه جا رو کثیف کنی گفتم فوقش چند تا قطره میریزه رو سینه ات لباستم درآوردم راحت باشی رفتم تو آشپزخونه یکم که گذشت دیدم خیلی آرومی اصلاً صدات درنمیاد اومدم و با این صحنه روبرو شدم:

یعنی نمی دونم چرا کل شکمتو مثل رنگ انگشتی با بستنی اونجووری کردی!!!!

آخه آدم اینجووری بستنی میخوره؟؟؟!!!! زبان

 

 

این عکسم واسه چند وقت پیشه که تو اتاق بودم دیدم صدات نمیاد اومدم تو آشپزخونه و با این صحنه مواجه شدم تعجب

کلاً عاشق خلق آثار هنری هستی کل پودر ماشینو خالی کردی و داری باهاش طراحی می کنی قهقهه:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (37)

مریمی
18 تیر 92 14:46
عزیزمممممم تو هم که بدتر از هانا خرابکار شیرین زبونیییییییییی


هههه آره میبینی تو رو خدا
hodeys
18 تیر 92 15:48
واااااااااااای مشکاتم به همین کثیفی چیز میز می خوره
من اولین عکس العملم به خرابکاریهاش اینه : ماااامااااان
ولی تو فوری میری عکس می گیری
ایول ایول
چیز دیگه ای نمی تونم بگم


وااااای آره وقتی اومدم دیدم پودرا رو اونجووری ولو کرده حالم بد شد فکر تمیز کردنشو کردم اما حیفم اومد این عکسو از دست بدم هههههه
نرگس مامان باران قلنبه
18 تیر 92 16:10
ای جونم خیلی دالب بود
واااااای از دست این عروسکها بارانم مثله اوا جون بستنی میخوره


فداشون
شهرزاد
18 تیر 92 16:43
ب نظرتون الان آوا بستنی خورده یا بستنی آوا رو خورده؟الهیییی چرا اینطوری خوردیش خوب چیزی از بستنی ک تو شکمش نرفته حداقل یه ذرش کالری بشه ولی ماسکه خوبی البته واسه بدنش عکسا مثل همیشه خیلی خوبن ممنون مامانه تلاشگر


قربونت عزیزم
مامان بنيتا
18 تیر 92 18:15
عزيزم بستني خوردنشو
شيرين زبون دوست داشتني عاشقتم


قربونت عزیزم مرسی
شب بو
18 تیر 92 20:09
ای جونم کادایی گفتنش ) که به خودمم میگه
بستنی خوردنشووووووو بیشتر به نظر میاد بستنی اونو خورده باشه


ههههههههه همینو بگو
مامان ارزو
18 تیر 92 20:55
واییییییییی من میگم دخترم بزرگ شه راحت شم اما انگار نهضت خرابکاری ادامه داره خدا صبرت بده عزیزم. وروجکی شده ها


آره عزیزم نهضت ادامه داره اما تو هر دوره ای یه جوور شیرینه
مامی مائده
19 تیر 92 0:15
فدای اون حرف زدنت فدای اون بستنی خوردنت یعنییییییییی فدای همه چیت


قربون تو مائده جوون
مامان مهرناز
19 تیر 92 4:54

قربونت برم گلم


بوووووووس
مامان آروین (مریم)
19 تیر 92 6:55
قربون دختر شیرین زیون و خرابکار!!!
خرابکار که نه ، خلاق !!!!
به نظر ما مامان خرابکاریه ، اما بچه ها برا خودشون دنیایی دارن ...


آره واقعاً
مامان ایسان
19 تیر 92 7:31
ای بابا چقد این صحنه ها واسه من اشناست
منتها من همیشه از این صحنه ها میبینم فکر کنم شما بعضـــــــــــــــــــــی وقتا
ولی بازم خواهر جان خدا صبرت بده یعنی خدا صبرمون بده با این وروجکا
فدایه اون ذوق کردنت برم من از خرابکاری که کردی
20ماهگیت هم مبارک باشه خانمم
فدایه اون شیرین زبونیات هم برم من


ممنون فرزانه جوون
محبوبه مامان الینا
19 تیر 92 9:33
ای شیطون


:-p
الهام مامان کیارش
19 تیر 92 9:53
ای جونم آوا با این خراب کاری هاش

آفرین خاله همچنان به کنکاشت ادامه بده


ههههههه
paria
19 تیر 92 12:23
azizam cheghadr namaki to 20 mahegi mobarak jigar khanom gol koli be aksa khandidam ava sheytoni


مرسی عزیزم
mana
19 تیر 92 12:58
20 mahegit mobarak khanomiiiiiiiche kharabkarihaye bahali podre kheyli bahal bod


ممنون عزیزم
♥saba khanooom♥
19 تیر 92 14:57
ای جاااااانم


:-*
مامان فتانه
19 تیر 92 18:10
واااااااااااااااااااییییییییییییییی چه کرد با خودش شما چیکار کردی عصبی نشدی؟


اولش خیلی حالم گرفته شد اما بعدش خنده ام گرفته بود با این خرابکاری بزرگ
رها
19 تیر 92 18:20
واااااااای این چه وضعی درست کردی اواجونی....هرچند این از شیرین ترین لحظات...مهم اینه که شاد باشی...مامانی تمیزش میکنه!صفوراجون واقعا خسته نباشی...خیلی کارت سخت شده!


آره سخته اما لذت بخشه
مامان الهام كوچولو
20 تیر 92 1:26
سلام عزيزم.يه سوالي خيلي وقته ذهنمومشغول كرده.ببخشيد شايد فضولي باشه.شما واسه قم هستيد؟اخه چند باري از قم اومدنتون گفتيد.بازم ببخشيد.اواي عزيزم رو ببوسيد وباز هم به وبلاگ دخترم بيايد.من لينكتون كردما شما چيييييي؟


عزیزم من خانواده همسرم قم هستن چطور مگه؟
شهرزاد
20 تیر 92 5:39
سلام خوبین من آپم یه کمک فکری میخوام ممنون میشم نظرتونو بگید
سحر مامان ارشاک
20 تیر 92 8:57
ای وروجک شیطونک خنده شیطونکی نگته کن
عشق کرده با بستنی خوردن


هههههه آره چه عشقی
مامان مهرسا
20 تیر 92 12:57
سلام عزیزم ماشاالله دختر ناز و شیطونی دارین
خدا حفظش بکنه و زیر سایه پدر و مادر بزرگ بشه
من هم تازه وبم رو راه انداختم خوشحال میشم به من هم سر بزنید.با اجازه شما رو لینک کردم


ممنون چشم حتما میام
نفيس
20 تیر 92 17:25
مامانش هروقت صداش نمياد بايد برى ببينى چه اثر هنرى اى خلق كرده دخملت
خيلى دالبه


آره والا
عاطفه مامی الای
20 تیر 92 21:59
صفورا جون تو باغ بابا بزرگت سریال مادرانه رو بازی کردن .اخه امروز دیدم .درضمن حامله بودم سقط کردم .خیلی ناراحتم .ولی مجبور شدم .اومدی میتونی جزئیات رو بخونی میبوسمتون


ههههه آره اجاره اش کرده بودن واسه سریال زیاد میان واسه فیلمبرداری اونجا
آخیییییییی الهی بگردم میم میخونم حتما
سحر مامان تانیا
21 تیر 92 0:06
عزیزمممممم من عاشق شیرین زبونیاتم


قربونت سحر جوون
مامان الهام كوچولو
21 تیر 92 0:27
كنجكاوي ديگه.گفتم كه خونده بودم چند باري از قم اومدنتون نوشتيد بعلاوه ي اينكه ما خودمون قم مي شينيم راستي يادم رفت اين و قبلا بهتون بگم من هميشه به وبلاگ اوا جون سر ميزنم.و يكي از دلايلي كه ترغيبم كرد واسه الهامم وبلاگ بزنم وب شما بود.


ااااا چه جالب شما ساکن قم هستین؟؟؟
مامان الهام كوچولو
21 تیر 92 16:13
اره.مال شماليم اما قم مي شينيم.


به سلامتی
هستی
21 تیر 92 16:58
عزییییییییییییییزم عاشق خرابکاریهای کوچولوهام ولی چقده کثیف کاری کرده جیگمله خاله
صفورا جان ای فیلم مادرانرو تو باغ پدربزرگت بازی کردن؟؟آخه کلبش خیلی شبیه کلبه پدر بزرگته خونه محمدجوادو منظورمه.


آره عزیزم اونجا رو زیاد اجاره می کنن برای فیلم برداری
مامان ترنم کوچولو
21 تیر 92 18:11
وااااااااااااااااااااااااااااااااو
از دست این وروجکا که آدم میمونه در حال انفجار بخنده گریه کنه عکس بگیره یا بکوبه تو سرخودش!!!!!!!!
کاملا درکت میکنم صفورا جونم
قربون دختر شیطون و شیرین زبونم با اون حرفاش


قربونت عزیزم ممنون
آناهیتا مامانیه آرمیتا
21 تیر 92 18:38
اون صورت بستنییی توبخولم من عزیییزم آخه این وضعیه
طراحیتم که حرف ناره خاله


هههههه مرسی
جوجوبانو
21 تیر 92 19:52
سلام مامان صفورا جون خوبی؟
اینقدر تو خونه ما حرف شما هست که همسرم میگه خوش به حال آوا، از هر بچه و مامانی که بخوام تعریف کن حرف شما رو می زنم.
راستی مامان صفورا جون دیروز شبکه 3 فیلم مادرانه فکر کنم. یه پلانش انگار تو باغ شما بود. تا نشون داد گفت ااااااا اینجا که باغ آوا ایناس.
به خدا همسرم با تعجب نگام کرد.یه عکسم تو باغ از آوا گذاشته بودید نشونش دادم.
حالا خواستم مطمئن بشم. اونجا تصویربرداری شده یا شباهت بوده؟؟


قربونت عزیزم شما خیلی لطف دارین به ما
آره اونجا باغ پدربزرگمه خیلی فیلم و سریال توش بازی کردن
حنانه
22 تیر 92 11:13
وای اواااااااااااا جون چه بامزه خودتو کثیف کردی الهی بیام بخورمش بااین همه شیرین کاریش
مامام اگه یکم بیشتر بود کل بدنمو می تونستم بمالم هههههههه
صفورا جون به دختر گلت نمیخوره اینقدر شیطون باشه ههههههههههه



وای آره حنانه جوون همه میگن شیطونه سایلنته خخخخخخخ
مامان آنیسا
23 تیر 92 17:36
به به چه خلاقیتی به خرج داده با این بستنی


هههههه
سمیرا مامان پرنیان
23 تیر 92 21:23
عزیز دل خاله چقدر شیطون شدی پرنیان هم هروقت که صداش درنمیاد در حال خلق اثرات هنری هست


ههههههه از دست این بچه ها
سارا
25 تیر 92 2:18
ینی عاااشق این خیلی دالبه شدم!!!

اوووووه ته بستی خوردن که میگن اینه!بقیه میگفتنا من نمیفهمیدم!

آررره این اثر هنریه مگه ندیدین کلی فیلمه که با خاک، نقاشی میکشن؟؟؟
دیگه آوا جوووون ذوق هنری داره و نمیشه منکرش شد!


آره دیگه از حالا با پودر تمرین میکنه بزرگ شد با شن نقاشی بکشه خخخخخ
خاله سیما وکیان کوچولو
25 تیر 92 11:00
جانم از این خاله ریزه ی خرابکاررررررررررررررر


قربونت
بابک
24 مرداد 92 9:02
خدا نگه دارش باشه خانوم


ممنون