پایان هشت ماهگی و ورود به نه ماهگی
سلام عزیزم
بالاخره ماه هشتم هم تموم شد و وارد ماه نهم شدیم هوراااااااااا
یعنی من الان دیگه پا به ماهم و هر روزی ممکنه که تو عجله کنی و به دنیا بیای هرچند امیدوارم که زیاد عجله نداشته باشی و به موقع بیای
باورم نمیشه فقط یک ماه دیگه مونده تا ما بتونیم تو رو در آغوش بکشیم
یکی دو روزه حالم اصلا خوب نیست دائماً حالت سرماخوردگی و بی حالی دارم من پاییز و زمستونا همیشه اینجووری میشم و دکترم هم بهم اجازه نداد واکسن آنفولانزا بزنم لابد برای تو بده دوای دردم فقط همونه
دیگه سر کار اومدن خییییییییییلی برام سخت شده واقعاً سنگین شدم و نفس کشیدن برام سخت شده و دائماً نفس نفس میزنم اما می خوام از این ور تا می تونم بیام سر کار تا بعد از زایمان زمان بیشتری رو بتونم پیش تو بمونم پرنسس کوچولوی من
من عاشف لگد زدنت و فشار دادنات هستم عشق من تا می تونی اون تو شیطونی کن تا مامان حال کنه